کاش اونقدر احمق بودم که همه چی رو میذاشتم و میرفتم و تو رو زمین می زدم ...تو رو خورد می کردم تو رو از هستی ساقط می کردم...خوشبحال تو که عاقلم و عقل پای رفتن من رو بسته ...خوشبحال تو
اما تو
تو داری نمایش بازی می کنی
تو برای اقدامات احتمالی من خیلی آماده ای
منم توی نقشه تو بازی می کنم اونقدر بازی می کنم تا راه برون رفت از مازی که برای من ساختی رو پیدا کنم
یاد اون عشق پاکی که نثارت کردم بخیر
نه از اون عشق چیزی مونده و نه از تو
.....
به یاد بمونه
خیلی داغونم خیلی