دروغگو..دورو..اهل غیبت..زندگی خراب کن..خدای سیاست و زرنگی..زبون تند و پر طعنه ومتلک..همیشهههه هم هیچی تو دلش نیست..از اول اشنایی باهاش مشکل داشتم حتی بخاطرش نمیخواستم با شوهرم ازدواج کنم که بارها پیش مشاوره رفتم..خیلیییی ازار دیدم ازش خیلیییی…به هیچچ گونه صراطی مستقیم نیست..سکوت میکنی بدتر میشه جواب میدی یه چی گنده تر میگه..با احترام جواب بدی یه چی میذاره روش میره با مظلومیت به پسرش میگه..مث خودش با طعنه میگی میگه فکرکردی کی هستی چی هستی…منم کم رفت و امد میکنم..گفتم بذار اینقدررر بگه باهام رسمی هستی که خسته بشه ولی خیلیی بیکار تر از این حرفاس..نه ساله عروسشونم هنوز گیره بهم که مگه من چیکارت کردم که خودتو دور میگیری..قبلا گفتم برگشتی شب عقدم همه هدیه هامو برداشتی..تو روز عقد داد و بیداد راه انداختی میگه کیییی من؟؟بعدم میگه تو بی ایمانی من بی منظور حرف میزنم تو حساسی به دل میگیری!کی این ادم خسته میشه دست از سرم برداره؟الانم بچه ی کوچیک دارم همش میگه بچمو بیار پیشم برمیگرده به بچه میگه این مادرت ظالمه غذاخور بشو دیگه محتاج شیرش نباشی میگم این چه حرفیه میزنین میگه وااا دارم شوخی میکنم..خیلیییییی چرت و پرتا گفته و میگه منم هر بار به شوهرم میگم میگه خسته ام کردی چیکارش کنم مادرمه زبونش همینجوریه..وقتی هم بهش بگی اینجوری نگو بدتر همون کارو تکرار میکنه…چرا خسته نمیشهههه؟؟؟چرا دست از سرم برنمیداره؟چرا باید ارزو کنم نباشه همچین زنی که بتونم زندگیمو بکنم؟😤😤😤
هر کسی بود اینهمه بد با زن و بچش رفتار میکرد ترمز دستی مادره رو میکشید
روزی سگی داشت در چمن علف میخورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف میخوری؟! سگی که علف میخورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف میخوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف میخوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش... #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دو راه بیشتر نداری اگه قرار باشه به هر حرف اون ناراحت بشی و غصه بخوری بدون اخرش مریض میشی چون مریضی از غم و غصه و حساس بودن میاد اونم همینو میخواد پس بهترین راه اینه اصلا به حرفاش اهمیت ندی و هر چی گفت با خنده رد کنی بزن به بیخیالی اصلا ادم حسابش نکن اون فقط میخواد حرصت بده اینو بدون نقطه ضعف دستش نده که بد میبازی اصلا خودتو بزن به بیخیالی فقط شاد باش اجازه نده حرف هر آدمی تا این حد به همت بریزه حساس نباش حساس باشی اخرش مریض میشی باور کن به هیچکس هیچی نمیشه هر چی میکنی به خودت میکنی مریض بشی خدای نکرده واسه هیچ کس مهم نیست توجه کن هیچ کس