.... چی 🤔
ی ماه اومدیم خونه جدید همیشه خونه و خودم و مرتب نگه داشته م ک اگه یهو سرزده مهمون اومد اماده باشم و هیچکی نیومد تقریبا
تا روزی ک ب شدت هم خودم هم خونه نا مرتب و شلخته بودیم یهو در زدن و جاری و خواهر و مادر شوهرم اومدن تو
خدا میدونه حالمو
یادمه وقتی زایمان کردم با هزار وسواس چندین دست لباس خریدم برای خونه و بیمارستان بعد زایمانم و هر روز یکی شونو میپوشیدم و خودمو مرتب میکردم و هیچکی نیومد تا شبی ک ی لباس قدیمی تنم بود باز خانواده شوهرم اومدن
الانم یادم نمیره با چ وسواسی اون لباسارو تهيه و آماده کردم و هیچ کیم ندید تو تنم
واقعا چرااااا