😂😂😂
اینکه همه چیزم ذهنم روانم تحت تاثیر رسانه اس و همش مقایسع میکنم خودم رو
از طرفی کارم باعث شده اصلا اختیار زندیگم دست خودم نباشه صندوقدار شیفت شبم همیشه پنجشنبه و جمعه سرکارم شبا سرکارم حس میکنم عمرم داره اینجوری میگذره ولی کاری از دستم برنمیاد
اون سری با روانشناس صحبت میکردم ک فلان پسر خیلی اطلاعاتش زیاد بود و اینا من دربرابرش صفر بودم گفت طبیعی تو بیشتر وقتت رو محل کارت سپری میکنی تنها حرفی ک بین تو ومشتری رد وبدل میشه این جمله اس: رمزتون؟؟ بفرمایید
که دقیقا هم همینه ولی دوست ندارم ی ادم معمولی باشم از ی طرفم اگه این شغلو نداشته باشم که خرجمو چجور دربیارم اینجا کارفرمام هوامو داره
ولی من رویاهای بزرگی توسرم بود لعنت ب بی پولی😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭