من یه خانم میشناسم بالای ۴ تا کشور خوب رفته گشته یکماه یکماه ،آخرشم شوهرش خیانت کرد و طلاقش داد ، سفر و طلا و پول خوشبختی کامل نیست مهم ذات طرفته
میفهمم خواهرم نیاز به روانکاو داره .میفهمم بهتره ازش فاصله بگیرم ...میفهمم چون موقع تولد خودم انتخاب نکردم خواهرم باشه پس دلیل بر ادامه ی این رابطه نیست ....از افکار سمیش فاصله میگیرم .... طلا خریدن و سفر رفتن خوبه .ولی دلیل بر خوشبخت شدن نیست .ما ظاهر زندگی مردم رو میبینیم .تمرکز میکنم روی اهداف و آرامش زندگی خودم ....من این تجربه دردناک رو دارم .پس درک میکنم چی میگی و الان در آرامشم
یه راهکار هم برای من بده، من مجردم روزی نبود که طلا یا هر چیزی که میخره رو نیاد پزشو به من مجرد بده، شوهرشم وضعش خیلی خوبه واقعا نمیدونم چه رفتاری داشته باشم، به طرز خیلی بدی پز میده و من تعجب میکنم که آخه چرا اینجوریه مگه من دشمنشم؟ یه جوری انگار بخواد دل من بسوزه
خواهر من توی ماراتن اینه که ثابت کنه اون بدبخت ترینه و همه ماها خوشبختیم😆
همون بهتر ک خواهر ندارم
اصلا بچه دارهم شه مهم نیست حتی خوشبخت ترین هم باشه
خودتو طوری بهش نشون بده که به حرفهاش گوش نمیدی وقتی شروع میکنه ازکنارش بلندشو بهش بفهمون میدونم منظورت چیه ومیخامنو اذیت کنی
من دخترخالم اینجوره جدیدا حدالامکان سعی میکنم پای تعریفهاش نشینم ومدام ازش فرارمیکنم خیلی حال میده😁
یه بارامتحان کن حالشون گرفته میشه چون بامنظور باآدم سره حرف روباز میکنن
