چشم و دل سیر نیست.
منم سه سال عمرمو دادم رفت اخرش نامزدیوبهم زد هیچی نگو نذار اون دختربسوزه گناه داره
عزیزم من دخالت نکردم چند باری به احترامی کرد چیزی نگفتم حتی بارها دعوا کردن ما خبر نداشتیم الان جوری شده که بابای دختره زنگ زده ب مامانم خواهرش و خود دختره زنگ زدن بمن من گفتم خبر ندارم مشکل خودتونه بمن چه
سن داداشت خيلي كمه الان وقت ازدواجش نبود اشتباه كردين اجازه دادين زن بگيره وقتي داره اذيت ميشه و از وضعيت راضي نيست خوب شما هم خانوادش هستين غريبه كه نيستين راه درست رو نشونش بده
نگاه به كامنتاي اينجا نكن چون اكثرا مشكل با خانواده شوهر دارن عروس هركاريم بكنه ميگن دخالت نكن
جبران با پول !
اگه راست میگه با عشق ثابت کنه یجوری میگید انگار ما هیچی ندیده این هشت ساله دارم زندگی میکنم همجای زندگی پای شوهرم بودم الان ماشین خریدیم زمین خریدیم خونه خریدیم به موقع خرید میکنم وقتی میبینم شوهرم شرایط خوبی ندارد هم حتی خوراکمون رو هم کمتر میکنیم دنیا اینه یروز بالایی یروز پایین باید یاد بگیری دوم بیاری نه بگی من همین امروز مثلا لباس میخام این نشونه اینه داری زندگی رو به بچه بازی میگیری طرف ازت درک میخاد چرا وقتی شوهرم داره خرج منو بچم میکنه وقتی ندارع چرا باید اوقات به کامش کوفت کنم
بخدا داداشم با سن کم جهیزیه منو گرفت برا خواهرم گرفت از نظر مالی برا خانوادم کم نذاشت خدا خیرش بده من از خدامه برا زندگی خودش بهتر اینا برا خودش و خانومش بزارع چون حق داره بهترین زندگیم بکنه ولی در ماه بیست روزش این خانم قهره چرا قهری اره من یروز فشارم افتاد نامزدم ۳۰۰کیلو متر راه نیومد پیشم خب این ینی چه این چه رفتاریه داداشم میگه من چند سال زجر کشیدم که یه زندگی آرومی داشته باشم چرا هرروز من باید عصبی باشه دسته گل بخرم ناز بکشم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
30 ثانیه پیش
31 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز