ما یه معلم مرد داشتیم بخدا وسط درس که داشت رو تخته مینوشت برمیگشت زل میزد یه مدت طولاااانی نگام میکرد
خیلی معذب میشدم نمیدونستم نگاه کنم یا نکنم چیکار کنم چون همزمان داشت درسو توضیح میداد نمیدونستم چیکار کنم
بعد یبار همزمان که زل زده بود بهم، دوستم از پشت با پا میزد از صندلی اروم میگفت چقد نگات میکنه کراش زده روت منم بزووور خندمو نگه داشته بودم کم مونده بود منفجر بشم😂😂