2777
2789

[QUOTE=356362105]دستش درد نکنه مامانمو مادر شوهرم ولی از روز ۴بیمارستان بودم واسه زردی بچم در کل ۳روز استراحت داشتم ا ...[/QUOT

میتونی بری بالشت بزاری زیر دستت تکیه بدی

منکه کلا بجز زایمان کمردرد دارم کلا با بالشت غذا میخورم

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

😂😂 منم طبیعی بودم‌از همون شب اولی که برگشتیم خونه با بقیه غذا خوردم درواقع از روز سوم زایمانم پاشد ...

😄 من خودم تا روز ۳خوب بودم ولی بچم زردی داشت دو روز بیمارستان بودم بعد هم درمانگاه اینا الان کمرم قفل میکنه خم شدنی واسه همین میخواستم پنج روز استراحت کنم خیلی خسته شدم تو بیمارستان

😄 من خودم تا روز ۳خوب بودم ولی بچم زردی داشت دو روز بیمارستان بودم بعد هم درمانگاه اینا الان کمرم ق ...

خسته نباشی❤️ پسر منم زردی گرفت چقد گریه کردم الان یادش میافتم خندم میگیره انقد بی تجربه بودم 

مامان‌بزرگم همیشه میگه وقتی مریضی اگه خودتو بندازی مریضی میافته روت دیگه نمیتونی بلند شی خودش دوازده تا زایمان کرده الانم مث‌فرفره اس ماشالا 

یه خواهر بزرگ‌تر که برای خواهراش قوی و حامیه یه زن مستقل که پشت شوهرش بهش گرمه یه دختر عاقل که هرجا بتونه به پدر مادرش هر کمکی باشه میکنه و اونا بهش افتخار میکنن یه مادر که پسر کوچولوش دوسش داره و یه آدم که از درون احساس پوچی ‌و تنهایی میکنه احساس ناکافی بودن تا حد خفگی آزارش میده و مدام داره از خودش میپرسه با زندگیم چیکار کردم ؟ و هرچی بیشتر میپرسه بیشتر غرق این سوال میشه!
2805
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز