ولی تو جمع برادرا و خواهرش آدم میگه از این آدم آروم تر و مهربون تر وجود نداره خونه که میاد واسه بابام و ما سگ میشه .
دلش میخاد ما رو جلوی اونا ضایع کنه و اونارو بخندونه فقط با اونا خوشه و با ما سگه واقعا متفرم ازش .
وقتی میریم پیش خانوادش فقط دوست داره مارو پیش اونا تخریب کنه و انگار احساس قدرت میکنه و حال میکنه نمیدونم چشه .