سلام
اول اینکه مرسی که وقتتون رو گذاشتین و تاپیکم رو باز کردین
خب عزیزان ببینید من مدتی بود با یه اقا پسری اشنا شده بودم و خب در رابطه بودیم:)خیلی رابطمون خوب بودا تا یه جایی
ولی مثلادعوا میکردیم به من تو دعوا میگفت من اصلا از اول هیچ حسی بهت نداشتم و علاقه ای بهت ندارم و اینا
و خب اینا اصلا به کنار چون بعدش اشتی میکردیم میگفت دروغ گفتم و ...
ببینید دوروز پیش به من پیام دادن که لطفا منو فراموش کن و ما به درد هم نمیخوریم:)ازش دلیلش رو پرسیدم به من گفتن که نمیخوام بیشتر از این وابسته م بشی و من مادر پدرم یکی دیگه رو برام پیدا کردن و میخوام باهاش ازدواج کنم...و راضی به ازدواج با فرد غریبه نیستن...
من واقعا نمیدونم باید چیکارکنم از دوریش دق کردم:)سرکلاس درس یادم میاد یهو میخوام بغض کنم..پیش مامانم یادش میوفتم گریم میگیره یا هرجایی که برم یادش میوفتم گریم میگیره...واقعا نمیدونم باید چیکارکنم