من بچم شاید دو سه بار تو عمرش شب نخوابید و اذیتم کرد
تو بارداریم خیلی شاد بودم
اصلا حرص هیچی رو نمیخوردم می گفتم مادر فرشته نگهبان بچه است و من مهمترین وظیفه ام شاد بودنه
حتی پدرم فوت کردند و من یه جورایی ناخداگاه انکار کردم فوتشون رو که غصه نخورم
دقیقا هم تو روزی که باید بچم به دنیا اومد نه یه ساعت دیرتر نه زود تر این مورد هم خیلی مهمه
یه دکتری می گفت حتی یه روز دیر و زود شدن تولد بچه میتونه باعث مشکلاتی مث کولیت بشه
کار خاصی نکردم، همه چی هم میخوردم
خودشون کولیک نداشتن
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز