2777
2789

حقوقش هست ۳میلیون و ۵۰۰خستع شدم دیگ از ساعت۴میرم تا۱۲شب اصلا بیرون نرفتم تو این یک سال بنظرتون از کارم انصراف بدم بیام بیرون تازه صبح هاهم دانشگاه میرم ؟؟

خودم دوست دارم برم ناخون کاری یاد بگیرم بادوستم و یک سالن اجاره کنیم خوبه بنظرتون؟؟؟نمیخام بیکار بموندم توخونه واینکه باشگاه هم میخام برم 

تعطیلاتم میری؟؟؟؟؟؟؟؟؟شهرستانی؟؟؟؟؟؟؟خیلی کمه که

خودمو.......آرزوهامو.......دلسوزی کردن اطرافیان ..........قضاوت اطرافیان............ مسخره کردناشونو......مسافرتی که دوست دارم برم........خونه ایی که دوست دارم بخرم...............همه رو به خدا سپردم....  

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اره واقعا ارزش نداره

این تایمو بذار برای آموزش دیدن یه کاری 

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
اره بابا تعطیل هاهم میرم حتی تاسوعا عاشورا جمعه هاهم میرم اصلا مرخصی ندارم

بیمه کامل برات میریزن؟ یعنی ۳۰ روز کامل میریزن؟

در بدترین ما انقدر خوبی و در بهترین ما آنقدر بدی هست، که هیچکس نمی‌تواند از دیگری عیب جویی کند...
بنظرتون ناخون کاری چطوره؟؟؟

خوبه اگه جاشو پیدا کنی

روزی سگی داشت در چمن علف می‌خورد. سگ ديگری از کنار چمن گذشت. چون اين منظره را ديد تعجب کرد و ايستاد. آخر هرگز نديده بود که سگ علف بخورد! ايستاد و با تعجب گفت: اوی ! تو کی هستی؟ چرا علف می‌خوری؟! سگی که علف می‌خورد نگاهش کرد و باد در گلو انداخت و گفت: من؟ من سگ قاسم خان هستم! سگ رهگذر پوزخندی زد و گفت: سگ حسابی! تو که علف می‌خوری؛ ديگه چرا سگ قاسم خان؟ اگر لااقل پاره استخوانی جلوت انداخته بود باز يک چيزی؛ حالا که علف می‌خوری ديگه چرا سگ قاسم خان؟ سگ خودت باش...     #زمستان بی بهار / ابراهیم یونسی
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز