دوست صمیمی دبیرستانم که بددهن شد ، با پسرای زیادی رابطه های ناجور داشت مجبور شدم قطع رابطه کنم ولا بقیه چیزامون بهم میخورد
الانم تو دانشگاه دوستایی که پیدا کردم یکیشون خیلییی حسوده ، تیکه میندازه قکر میکنه بامزس طلبکاره
مثلا یه جزوه میگم بده هی میگه من لطف میکنم جزوه میدم و فلان و بهمان و منت گذار و توقع داره هرجا میگه بریم من بدوام برم
همش دنیال اینه بفهمه من چیکار میکنم کار منو انجام بده همش حسادت حسادت خسته شدم
استاد یه مثبت میده به من خانم یه ساعت تو قیافه اس و ناراحت میشه
هی باید بگم بابا توام درست خوبه چته اخه دیگه
پس از کجا میشه ادم حسابی پیدا کرد
دلم یه دوست خوب میخواد که هم عقیده باشیم ، حسادت نکنه ، مثل دوتا خواهر باشیم بتونم درد ودل کنم بدونه اینکه فکر کنم فردا میخواد علیه من ازش استفاده کنه و ...