یه خبر خوب!
وقتی شما در آستانه کاری باشین و شروع کنین بهش مثل یه سفر نگاه کردن، یه چیزی در وجودتون همون ابتدای کار رشد می کنه: هوش EQ
چرا؟ چون اولین مرحله این هوش، درک خودت و موقعیت و حس و حالته …به خودت بها دادنه…
مثلا این جمله ها را ببین :
مهشید میدونم خسته ای…میدونم دلت گرفته …میدونم حالت خوب نیست…همه چی آوار شده روت …درکت می کنم ….بیا برای سفر بنویسیم چی میخوایم و آماده شیم … حالت بهتر میشه …
این جملات “من” هست…من کیه؟ مهشید درونی ام …با خودم در واقع شروع کردم حرف زدن و به خودم حق دادن و قرار سفر را ریختن …
همین دیدگاه سفر رفتن خودش خیلی خیلی حالمون را بهتر می کنه حتی همین لحظه که اطلاعات زیادی هم ممکن هست ازش نداشته باشی و تا به حال اسم کاری در زندگی ات را نذاشتی سفر قهرمانی…
این مقدمه را داشته باشین تا ادامه بدیم …
این مطلب را هم بخونین از جوزف کمبل:
شاید بگین این توضیحات که نوشته شده تو لینک زیر سخته و ملموس نیست و مثالای خوبی نیست و ..
قبول دارم …ولی دیدگاه تون را باز می کنه …تیتروار بخونین و سعی نکنین مطالبش را حفظ کنین یا ترتیب هاش را به خاطر بسپارید. قرار نیست حفظ کنیم چیزی رو…قراره ذهن مون فقط آشنا بشه…
17 مرحله سفر قهرمانی جوزف کمبل:
https://jungnegar.ir/12648/%D8%B3%D9%81%D8%B1-%D9%82%D9%87%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86%DB%8C-%D8%AC%D9%88%D8%B2%D9%81-%DA%A9%D9%85%D8%A8%D9%84/