دیروز عروسی بودیم بد تالارش کوچیک بود صدا موزیکم خیلی بالااا بود دخترم اولاشو تحمل کرد بد افتاد به گریه کردن میگفت سر درد میکنه دستاش میلرزه دلشم درد میکنه میخواستم ببرمش بیرون هوا بخوره شوهرم ننزاشت😑
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
دختر منم همینجوره الان ۸ سالشه هی که بزرگ بشه بهتر میشه من خودم هم هستم تا حدودی . عروسی که میریم جایی میشینم در جهت مستقیم بلندگوها نباشه چون هم قلبم میلرزه هم معده ام درد میگیره
اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚
معمولا همین که از اون فضای شلوغ بیام بیرون درست میشه پیش نیومده که بخوام براش دارو بخورم . شاید معده دردی داشته دیشب فقط بدتر شده . قرص فاموتیدین یا دایمیتیکون ساده تریناش هستن اگر خوب نشد باید بره دکتر
اگر دوست داشتید لطفا برای شادی روح مامانم یک صلوات بفرستید 💚