چیز ..؟
نمیتونم ریپلای کنم ببخشید
اون که خودش میدونه چه غلطی کرده یه روزی به روش میارم خواست قبول کنه نخواسته قبول نکنه ولی خودش که میدونه چیکار کرده
من سال اول زندگیمون دیدم توی تلگرامش چت با (کسی که قبلا میخواستش )داره ولی خب چیز خاصی نبود و دختره اول پیام داده بود و حرف عادی بود فامیل هم بودن و به شوهرمم اعتماد دارم دودفعه چت داشتن بعد دیگه نه اون پیام‌داد نه همسرم /همسرمم فهمید من پیامارو دیدم بنده خدا ترسید فکر کرد من چیزی میگم ولی هیچی نگفتم چون بنظرم چیز خاصی نبود
خداروشکر که شوهر ندارم
ولی اول شماره اون دختره و درمیووردم و دهنشو...
و بعد خود شوهر و به خانواده ام میسپردم و...
و بعدم خلاصه با دست و پای شکسته اش میشست زندگیشو میکرد اگه هم به دلم دوباره شک افتاد ایندفعه طلاق
اول مدرک جمع میکنم که نتونه انکار کنه عکس و اسکرین و اینا
شماره طرفو پیدا میکنم
به یه بزرگتر که ازش حساب میبره میگم
با همراهی و اطلاع یه بزرگتر و ترجیحا مرد برادری جیزی..به دختره پیام میدم و خوار و مادرشو یکی میکنم
بعد منتظر میشم خبر به گوش شوهرم برسه
و تنها هم نمیمونم تو خونه.خانواده ای چیزی پیشم باشن
پاشو که گذاشت تو خونه دعوا میکنم جد و ابادشو یکی میکنمثاکر قضه حادتره قبل از همه اینکارا توقیف اموال میکنم
اگر خیلی بخام بزنم به سیم اخر رسوای عالم و ادمش میکنم
تو خونه اون دختره هم یک دعوای راه میندازم بزنن بکشنش
از پیاما و عکسا هم هزار جا اسکرینو پرینت قایم میکنم
همون کاری رو می کنم که خودش می کنه اگه چیزی ازم ببینه....
صبر میکردم تا ببینم چه می‌کنه
از کارش مطمئنی؟
دوسش داری؟
ببین من اگر از کارش مطمئن یودم و نمیخواستم یا شرایط طلاق نداشتم میرفتم فقط بهش میگفتم فلانی فکر نکن خیلی زرنگ بازی در آوردی من میدونم داری چه غلطی میکنی اصلا نیاز به توضیح اضافه ندارم فقط خواستم بهت بگم که فکر نکنی خیلی باهوش و میتونی بپیچونی الانم کامل از چشمم افتادی اگرم گفت نه و اینا فقط بگو باشه
