اوایل خیلی اذیت میشی درد زایمان و شیردهی و خیلی چیزای دیگه.
پسرم خیلی گریه میکرد و من گاهی میگفتم چه غلطی کردم اخه داشتم زندگیمو میکردم دو ماه رفتم پیش مامانم و وقتی گریه میکرد انگار بچه ی من نبود مینداختم بغل مامانم و خاهرام و میرفتم 😆🤣بعد کم کم قبول کردم این بچه ی منه باید خودم مراقبش باشم و گردن بگیرمش.اونجا بود که کمرم شکست🤣🤣
ببخشید عزیزم❤️
خانما من آموزش زبان انگلیسی نذر کردم کسی خواست بهم بگه🥰
مادر شدن یه حس عجیب غریبه میگم عجیب غریب چون فقط وقتی مادر بشی درکش میکنی که دیگه کامل برای خودت نیستی ۲۴ساعتی باید مراقبش باشی تو خواب بیداری مراقب تغذیه رشد سلامتیش.... با اون بچه ادم هر روز بزرگ میشه هر روز پخته تر میشی یهو بخودت میای میبینی ااااا چقدر عوض شدم پر از،مسئولیتی دیگه
بچه داشتن حس خیلی قشنگیه خالصترین و نابترین عشق دنیا عشق مادر به فرزندش از،زمان بارداری عاشقی بفکرشی تا وقتی اخرین نفسات رو میکشی
وقتی بچه میاد زندگی کلی تغییر میکنه اما کنار تغییراتش قشنگ میشه امید و برنامه و نظم و دلگرمی .... همه چی میاد
الهی همه اونایی که دلشون بچه میخواد خدا زودتر بهشون بچه بده حس خاص مادرشدن رو تجربه کنن
خیلی شیرینه
من عاشق اون 9 ماه که توی شکمم و اون 3 ماه و 9 روزی بودم که بچه ام پیشم بود و باهاش زندگی کردم.
با هیچی حاضر نیستی این حس و عوضش کنی.
کاش الان پیشم بود.
انشالله خدا عزیزانتونو براتون نگه داره
خیلی سخته
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
36 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز