واقعا اعصابم رو خورد کرده من بابام حقوق بازنشستگیش رو دست نمیزنه کلا میده مامانم خرج خونه و اینا کنه
بعد این خواهرم مجرده اول ماه کارت رو میگیره میریم فروشگاه خوراکی برای خونه بهریم منم میرم مامانم اصلا کاری نداره من هر چی بخام بخرم یا بردارم ولی این خواهرم نمیزارع همش فوضولی میکنه میگه نه فلان چیز گرونه فلان چیز گگرونه با اینکه مامانم یا بابام براشون قیمت مهم نیست ولی این پشیمونشون میکنه که اونا برای من نخرن پیامک حقوق بابام رو هم برای خودش زده که برای خودش بیاد من تا کارت رو میبرم خرید کنم همش به مامانم میگه کارتو بهش ندع خرج میکنه فلان قدر کشیده
تفکراتشم که مال 100 سال پیشه مثلا من pru بودم دلم درد میکرد داشتم گریه میکردم میگه که پاشو خجالت بکاش زشته با اینکه هیچکسم جز مامانم اونجا نبود
یا من میخام برم هر کلاسی بنویسم حسودی میکنه بهم یا هر چیزی بخرم
همشم دوستداره منو مسخره کنه هر چیزی بهش بگم رو به همه میگه
حرفم بهش نمیشه زد هرچی بهش بگی جیغ و داد میکنه
مثلا من ساعت 2و اینا میخابم اون ساعت 10 و 11 بعد صبح ساعت 7 بلند میشه انقدر با صدای بلند حرف میزنه اصلا نمیگه من خابم
واقعا خیلی بیشعوره
