من همه دبیرا شاکی بودن ازم😂😂اصن دست بیقرار داشتم خوراکیامو باید سر کلاس یواشکی میخوردم
زنگ تفریح میشد اشتهام میرفت،اصن حوصلم نمیگرفت چیزی بخورم
ی دبیر فارسیم داشتم،حساس بود روی چیزی خوردن سر کلاس
همیشه سر زنگ اون،نه که بخوام لج کنما،یچیزی میگفت یواشکی یچیزی بخور،اینم میفهمید میومد سراغم😂😂
جلسه اخر باز داشتم یواشکی بیسکوییت میخوردم،بعد دید میگفت تو چرا همیشه سر کلاس من در حال خوردنی😂
یادش بخیر🥲🥲