انشالله موفقیتاش ببینی...من این حس اولین باراینجاگفتم.حتی ب همسرم نمیگفتم ونمیگم.ولی دلتنگ بچگیشم.و نگران آینده.بااینکه ب تنهایی و سختی وتوغربت وبیکسی بزرگش کردم..اما مث شما خونه آروم و حتی شده چهارساعت دوریش دوست ندارم..اماناچارم.
من همش میگم خدایا نگه دار دخترم باش فقط زودتر بره مهد ک صبح تا ظهر انرژیشو تو مهد تخلیه کنه 😂نمیدونی همین بعداز ظهری با چ سر دردی از خواب پاشدم البته کار هر روزمونه تا میرم میخوابم اینقدر منو سیخ میزنه خودشو میندازه روم ک حد نداره وقتی میره مهد بعداز ظهر دیگ خستس دو ساعت میخوابه اما موقع های دیگ اصلا بعداز ظهرها نمیخوابه منم نمیذاره بخوابم 😩
ببین بعداز ظهری اینقدر گریه کرد که منو ببر شهر بازی منم خیر سرم باردارم و استراحت مطلقم مثلا 😂دیگ کلی با حرف و صحبت و این کارا زشته و فردا میبرمت نشوندمش سرجاش شوهرمم ک بیخیال میاد ناهار میخوره میخوابه میره سر کار دعا کن این دوماه ب سلامتی بگذره خیلی خسته شدم بچم سلامت ب دنیا بیاد بتونم ب دوتاشون برسم الان واقعا سختمه بچه پایین پایین همین دیشب آمپول پرولوتون زدم 😢
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز