تا حالا مشکل اساسی با سرو صدای همسایه داشتین ؟کوچه ما همه خونه ها ویلایی ولی ازحیاط کسی صدایی نمیاد فوقش شاید موقع شستن ماشین . دوساله خونه روبرویی ما یه خانواده چهار نفره اومدن خونه رو بازسازی کردن .قبلا هم بعضی وقتا صداشون میومد موقع کباب پختن یا شستن وسایل یا وقتایی که مهمون داشتن ولی قابل تحمل بود چون موقتی بود .متاسفانه از مرداد ماه امسال کلا دارن تو حیاط وقت میگذرونن .پخت و پز شستن ظرفا غذا خوردنشون.صحبت کردنشون با همدیگه یا تلفن .یا صدای کوبیدن اجسام . حالا تلوزیون برداشتن ولی بقیه صدا ها هستش .طوری شده که من تپش قلب و دلهره گرفتم .شبا ساعت ۳ با تپش قلب از خواب می پرم و همش کابوس میبینم تا صبح دلهره می گیرم طول روز .چون میدونم قطع بشو نیست این صداها .سایبانشون ازاین تلقی ها بود رنگ کردن که افتاب نیوفته .همسایه های دیگه گویا اذیت نمیشن خونه ما که روبروشونه زیاددصدا میاد .شما بودین چیکار می کردین ؟ اولین بارم پیام میفرستم نمی دونم جای درستی نوشتم یا نه
ولشون کن بابا
هیچ کاری نمیتونی بکنی متاسفانه چون اگه شعور داشتن انجام نمیدادن
خیلی محترمانه و مودبانه ازشون بهشون بگو ازار دهنده شده صداشون. احتمالا خودشون نمیدونن صداشون میاد
بله صدا هم میاد
اما شهرنشینی یعنی این
سر صدا و .....
باید تحمل کرد
شما هم خیلی حساسی
من کسی رو ندیدم برای صدای همسایه طپش قلب بگیره
احتمالن شما مشکل دیگه ای دارید بخاطر اونه
تو ی برگه بنویسین و از پایین در بندازین داخل تو پاکت بزارین شاید بهتر بشن،اگر جواب نداد برین در خونشون تذکر بدین
ما هم همسایه هامون همه شون خونه هاشون حیاط دار و ویلایی منم همین مشکل را دارم از بچه هاشون از عصر تو کوچه ول میچرخن شب که شد مامان هاشون پا میشن میان و تا ساعت دو شب دور هم میشینن و چایی میارن ب هم میدن..چندین بار خواستم به کلانتری محل خبر بدم بیاد جمعشون کنه و صبوری کردم و تا تابستون تموم بشه و پاییز بشه دیگه سردشون بشه نیان تو کوچه
می تونی محترمانه بهشون بگی ولی تابستون داره تموم می شه اونام می رن تو خونه دیگه
البته درسته که آدم اذیت می شه ولی تپش قلب و کابوس واینا دیگه داری اغراق می کنی شما هم
چرا براسرو صداهای دیگه که طول روز میاد مثل ساختمان سازی یا سروصداهای بازی بچه ها تا عصر اینطوری نشدم ؟!بنطرم خیلی رومخ همش صدای حرف زدن مرد همسایه تو خونتون باشه یهو با پسرش دعوا میکنه حرفای رکیک میزنن بهم دیوار خونه رو گذاشتن که حریما حفظ بشه سرو صداها خودمونویا بقیه رو اذیت نکنه .همسایه دیگه مثلا اومد تا ساعت یازد شب تو حیاط کباب پختن و گفتن و خندیدن تموم شد رفت ولی اینا از اولرصبح میان تو زندگی ادم تا شب موقع خواب ناخودآگاه میرن تو مغز ادم
منم ب همسایمون گفتم ولی چه فایده پرروتر شدن حالا نازشون زیاد شده خودشونو برمیگردونن ..منم اصلا برام مهم نیس البته اینا کوچه بساطشونه انگار مادراشون توکوچه زایوندنشون ..خیلی بیشعورن مثل غربتی ها وقریشمارا میمونن ولگردن من خودم اسمشونو گذاشتم حیوانات شب زی..چون شب و روز ندارن بیشت شبا بیرونن با بچه هاشون..اینا ن درس خوندن ن فرهنگ دارن خاک برسرشون عنترای بی مخ
نه بخدا واقعا اینطوری شد چون ارامشم ازبین رفته .الان هوا اینجا خنکه بادم میاد صبحم بارون اومد .دوسه روز پیش درزایرسایبانشون ایزوگام زدن که اب چکه نکنه قشنگ اون قسمت مثل فضای داخل خونه استفاده می کنن
بله اونا دارن کیفشون می کنن .اقاهه نگهبان بانکه با این همه وضع مالیشون خیلی خوبه .تو سن کم تونسته محله خوب ویلایی بگیره با ماشین شاسی بلند .شیف نگهبانی هم اینطوری که بیست چهارساعت کار دوروز استراحت .تقریبا هقته ای دوروز سر کار یا فوقش سه روز بقیه روزا خونه هی با ابزار الات ور میره یجایی تعمیر میکنه