چطوری شوهرتونو جذب خودتون کردید

من قبلا خیلی لی لی به لالای همسرم میذاشتم و باعث سردیش شد

الان مستقل شدم و اولویت خودمم اونی که اولش بود دیگه نیست و نمیشه ولی بهتر شده

خوب این از اول اینطوری بوده...اصلا از اول خواهر شوهرم کار خاصی نمیکرد..میگم چطور همه گوش به فرمانشن

من خودم خراب کردم.از نگرانی های زیاد.بیش از اندازه مسیولیت پذیر بودن.

بعضیا ژنشونه همرو گوش به فرمان میکنن

یه خواهر کوچیک داشتم اونم همینجوری بود ولی با دعا همه لال میشدن جلوش حتی موقع هنجار شکنی

فکر کنم اینم طلسمی،جادویی ،چیزی داره......

بهت ی تیکه میندازه.میخای جوابشو بدی...یا مثلا میگی دفعه ی بعد که ببینمش باهاش اینطوری رفتار میکنم....دفعه ی بعد که میبینی.کلا لال میشی.هیچی نمیتونی بگی بهش...همه چیز یادت میره

راهش اینه مستقل و‌قوی باشی خیلی جاها کار خودت و کنی منتظر اون نباشی اونجوری وقتی فکر کنه بی اونم زندگیت کامله نگران از دست دادنت میشه

البته ادمای مختلف متفاوتنولی اکثر ادما چیزی که دم دستشون نیست رو بیشتر میخوان