آمدم خونه مادر شوهرم
اولی که آمدم خانم تو دستشویی بوده
منم آمدم تو آشپزخونه نشستم
همیشه خدا جا ش تو آشپزخونه بود
فهمید من تو آشپز خونم ی سر نیومد 🥲🥲
منم دوساعت تو آشپزخونه نشستم
هرچی مادر شوهرم گفت با تو حال نرفتم
حال آمدم تو حال همشون رفتن تو آشپز خانه صدا غش غش خنده هاشون میاد 🥺
به نظرتون چیکار کنم