من ۳۳سالمه تقریبا ی پسر ۶ساله دارم برای فرزند دوم مرددم
لیسانس دارم نه ادامه تحصیل دادم بعد ازدواج نه کاری پیدا کردم با مادرشوهر مم رابطه خوبی ندارم تقریبا
ب نظرم دیگه لذتای زندگیم تموم شده هیچ چیز خوشحالم نمیکنه حتی شوهرم برام عادی شده
شاغلم ،درگیر کار ،ب خود رسیدن و...و هی. اشنا شدن با خاستگار و نشدن
من30سالمه دخترم1سال و نیم.لیسانس قبل بارداری شرکار بودم.الانم دوسدارم برم سرکار.
بیست و هشت سالمه لیسانس دارم
میخوام شغل خودمو راه بندازم اقای خودم باشم
همسرمو خیلی دوسش دارم هنوزم بچه دار نشدم
هیچی آبان امسال به زن ۳۰ ساله میشم !
بچه ندارم شرایط جوری نیست بهش فک کنم
راستش خونه نشینم کاره خاصی ندارم .از طرفی هم حقوق بیرون برای زن زیاد نیس ک برم به زحمتش نمی ارزه .
من آخرای دهه هفتادم
دهه هفتاد نه خود خود سال ۷۰
۳۴سالمه دخترم ده سالشه پسرم چهارونیم . بخاطر بچه ها درسمو ول کردم ولی تو اینکارو اصلا نکن خودتو برسون ب یجایی بعد دومیو بیار عزیزم
۱۶ سالگی با عشق ازدواج کردم
پسرم الان ۱۶سالشه
پسر دومم ۱۱سالشه
درسمو تموم کردم لیسانس itدارم
خونه بنام خودمه یه ۴چرخ کار رابنداز هم زیر پامه .
اولویتت خودمم ،عاشق خودممم ،قوم شوهر هم به اندازه رفت امد میکنم سنگین رنگین
نه دخالت میکنم نه اجازه میدم دخالت کنن عملا چراغ خاموشم
لذت نمیررم از زندگی فقد برا دخترم گاهی کیف میکنم وجودش رو
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز