2777
2789
عنوان

خودتون رو داخل چنین شرایطی تصور کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 201 بازدید | 32 پست

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



بچها از این کم لطفی ک نمیگن زنده اید یا مرده خوشحال بودین؟؟؟؟؟؟

من ۳۳ سالمه و 

۱۷ ساله که متاهلم



اکه اوایل ازدواجم بود بی شک ناراحت بودم و غصه میخوردم( که اشتباهه)


ولی الان میگم خوشحالم چون حوصله دغدغه و‌ تنش ندارم


پس توام از زندگیت لذت ببر درکنار همسرت 


اینجوری تو بیشتر برا همسرت عزیزی



راستی پیش همسرت از خانواده خودت هی نگو خانواده ات رو نکوب تو سر شوهرت این کار اونو اشفته و ناراحت میکنه

دخترم❤عزیز قلبم ❣نترس جانم که دستانم ز دستانت جدا شدنی نیست💚خدایا براش جبران میکنی🥺خیلی زمین خورده این حقش نبود💔

بچها از این کم لطفی ک نمیگن زنده اید یا مرده خوشحال بودین؟؟؟؟؟؟

برا من دقیقا همین مدلیه

البته نمیدونم برای شما فقط اینجوریه و فرق میزارن یا نه کلا با همه ی بچه ها اینطورن؟

اگه چیزی رو تغییر ندی  یعنی دوباره انتخابش کردی . . . . . . . .   you can trust me , I'm a good Witch 
برا من دقیقا همین مدلیهالبته نمیدونم برای شما فقط اینجوریه و فرق میزارن یا نه کلا با همه ی بچه ها ای ...

ن با ما فقط اینن.ب اون عروسشون ک فکر کنم هر دفعه ک زنگش میزنن میگن بیا خونمون.کلا شوهر منو دوست ندارن متعاقبا خب منم دوست ندارن

واقعا خاکبسرشون

آره. خاک بر سرشون. 

مادرشوهرم خسیسه. شوهرم خونه مادرش یک دوش گرفت. مادرشوهرم گفت پول آب زیاد میاد!!! 

ما شهر دور هستیم.شوهرم سالی یکبار خونه مادرش میرفت... 

الان دیگه اصلا نمیریم.  براشون مهم نیست. 


دیگه چاره ای نیست. مادرشوهرم دوست نداره ما بریم خونش. میگه فقط پسرم تنها بیاد. ما هم شهر دور هستیم. ...

خانواده شوهر خواهر منم فقط پسرشون میره و میاد به عروس و نوه زیاد کاری ندارن،حالا خواهر من راضیه شام و ناهار شوهرش و میندازه اونجا  میگه باز همینم خوبه  

ن با ما فقط اینن.ب اون عروسشون ک فکر کنم هر دفعه ک زنگش میزنن میگن بیا خونمون.کلا شوهر منو دوست ندار ...

میفهممت عزیزم

منم گاهی ناراحت میشم میگم خب شوهر منم بچشه چرا به این محبت نمیکنه، هروقت کاری داره و غصه ی اون یکیاروداره زنگ میزنه به شوهرم و اه و ناله میکنه، شوهرمم دیگه این دفه بهش گفت هرکی مشکلاتی داره به من چه که کی چیکارکرده و چیشده یذره از خوبیاتون بگو

به من که سالی یبارم زنگ نمیزنه، اوایل دوهفته یبار بعد کم کردم ماهی یبار زنگ میزدم همونم اه و ناله میکرد دیگه نمیزنم

مگه بیکارم همه ش حرص بخورم

زندگیمو میکنم و اونا ضرر کردن که از محبت ما محرومن

تو هم برو برا خودت مشغول شو و بهشون اهمیت نده و انقد جایگاه اجتماعیتو بالا ببر که خودش پشیمون بشه چرا باهاتون اینطوری میکنه و هول داشته باشه باهاتون ارتباط بگیره

اگه چیزی رو تغییر ندی  یعنی دوباره انتخابش کردی . . . . . . . .   you can trust me , I'm a good Witch 
منم بدم میاد ولی خواهرم از اول براش مهم نبود که من میگم اشتباهه.

حالا اونها توی یک شهر هستند. اشکال نداره. 


ما شهر دوریم نمیتونیم بریم. 

ولی برادرشوهر های من توی همان شهر هستند. و فقط خودشون میرن خونه مادرشوهرم. زن و بچه را نمی‌برند. 


مادرشوهرم یک بار به من گفت من دوست ندارم عروس ها بیان خونم. میگه عروس دختر مردمه خونه من نیاد. گفت فقط پسر هام بیان خونم.  گفت فقط دلم میخواد غذا بپزم و پسرام بخورن! 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز