من این علائم داشتم
راه رفتن و فکر کردن و برا من افکار تکراری و نرسیدن به نتیجه بود فکر میکردم مشکلم راه حلی نداره همیشه بن بست بود و درنتیجه دوباره فکر و فکر و اضطراب
نهایتا خیلی وضعم بد شد حتی دچار توهم شدم
خانواده م بردنم دکتر تا یه جایی با توهماتم که قطعا برا خودم موجه بودن و بقیه در اشتباه سیر کردم از یه جایی به بعد چون قبلا رابطه خوبی با اهل بیت داشتم دستمو از تو توهمات گرفتن کشیدنم بیرون داروهام الان خیلی کمتر شدن و رو به بهبود هستم گاهی دچار حمله میشم ولی بازم خداروشکر خیلی بهترم