بیایین از معجزه هایی که دیدین بگین لطفا

منم میخوام 

ندیدم ولی امیدوارم 

منم

منم

یه بار درس نخونده بودم برگه امتحانیو سفید دادم ولی تو کارنامه بیست بود 

هیچ وقت نفهمیدم چه جوری 

من به ده هم راضی بود 😕

هفت هست سالی میگذره ازون موقع البته

ازدواج خودم با همسرم 

خونه خریدنمون 

باردار شدنم با وجود تنبلی و کیست تخمدان و نامنظمی هورمون ها 

اینکه اواخر بارداری اولم کرونا گرفتم نزدیک بود با دخترم بمیرم خدا هردومون رو نجات داد

موقع زایمان دختر دومیم هم تو پروسه زایمان طبیعی بودم یهو ضربان قلب بچم قطع شد با گریه حضرت زهرا رو صدا میزدم نذر کردم زنده بمونه اسمشو زهرا میذارم و بردنم اتاق عمل و زهرای من سالم بدنیا اومد الان ۱۰ ماهشه

زندگی من انگار همش معجزست 

اینکه تو مجردی بابام گوشیمو نگاه میکرد اگه از پیوی یه نفر می اومد بیرون می‌رفت پیوی یه نفر دیگه من الان زنده نبودم ولی وقتی پیام هارو به کوچولو خوند اگه بیشتر میخوند فاتحم خونده میشد گوشیو همون‌جوری داد

و یبار بردم بخش عکس نشون دادم گفت واتساپ داری منم مخفی کرده بودم گفتم نه گفت پس چرا تو شیر برات میاره گوشی رو گرفتم دستم قشنگ میلرزیدم 

هیچی یهویی بحث عوض شد 

رفته بودم شرکت کار کنم کارش خیلی سخت بود منم احتیاج داشتم

دو روز موندم دستام ورم کرد بنیه بدنیم خیلی ضعیفه اخه

فرداش به طرز معجزه آسایی قدام کردن برم قسمت اداری مسئولیت بهم دادن تو اداری کار کنم، درحالی که نه مدرک تحصیلی داشتم نه چیزی، کل شرکت برای اونجا با فوق لیسانس درخواست داده بودن ولی.... 

خلاصه کل روز نشسته بودم امضا میزدم فقط

موندم تا مبلغی که میخواستمو در اوردم به خواستم رسیدم بلافاصله گفتن دیگه نیرو نمیخوایم و با خیال راحت اومدم بیرون