وای تو اینجور مواقع دوست دارم شوهرم ۴ تکه کنمممم اما حیف نمیشه و فقط خودم حرص میخورم و دعوا هم بشه خودم اذیت میشم
صلوات بفرست آب زیاد بخور تا آروم بشی
اما حتما
اعتراضتو به همسرت کن ولی زیاد بحث کش نده
یه جایی خوندم میگفت آقایون واقعا درکی ازسختی بعضی موضوعات ندارن باید خودشونو به سختی بیفتن تا بفهمن درموردخودمنکه واقعاهمینطوربود مثلا برادرزادش میومدواصلا ازنظرش هیچ زحمتی نبود واقعا فکرمیکرد چه اشکالی داره بیاد بخاطرش بامنم دعوامیکرد که چیه میمیری بهش برسی کثیف میکرد میگفت تنبلی چیه که تمیزمیکنی و...تا اینکه بعدازشنیدن این موضوع این روش وامتحان کردم مثلادخترمو بغل میکردم میگفتم میخوام بخوابونمش تو مواظب این باش اونم که شلوغ یامبگفتم سرغذا من به دخترم غذامیدم توبه اون غذا بده کلابدون دعواتاحدزیادی مجبورش میکردم زحمت بچه روبکشه دیدم یواش یواش وقتی میاد خودش ردش میکنه بره اونم بچه ای که اگرتا یک شبم دلش میخواست بمونه من باید بیدارمیموندم اون خودش میرفت میخوابید مادر پدربچه هم خوابیده بودن تا این بچه خوابش بیاد ردش کنم بره وگرنه جیغ میزد اوناهم میگفتن وامصیبتا😂درکل زحمت اینجورچیزارو بدون دعوابندازروشونه ی خودش به روشم زیاد یابادعوانیارکه لج کنه بگه نخیراصلا هم سخت نبود ازلج تو خودشو وشمارو به زحمت بندازه که بگه تو سخت میگیری دیدی چیزی نیست
اخه شوهرت یه خبر هم نمیتونست بده؟؟؟؟؟
