خانوما من یه ناپدری دارم یه ازدواج بایه نفر معتاد در حد نامزدی بود داشتم که غیر از ناپدری مادرم وخودم کسی نمیدونه ناپدریمم چپ میاد راست میاد حتی در حین سکوت مطلق من میرم آشپز خونه آب بخورم فلان فلان شده چرا آب منو میخوری یا میرم دست شویی بم میگه فلان فلان شده چرا از دستشویی من حمام من خونه من استفاده میکنی ازدواج اشتباههم از حرص اون بود میترسم یه روزی جلوی زن داداشم یا غریبه بم بگم فلانی فلانت کرد نخواستت ولت کرد شب تا روز حتیدر حین کوچکترین کار مثلا استفاده اسرویس بهداشتی فلانی تو رو کرده نخواسستت از سرویس من خونه من استفاده نکن نمیزاره تمرکز برای درسام دلشته باشم شب تاروز بیرونم مبکنه چیکار کنم بنطرتون خیلی داغونم راهنمایی کتید به عشق دخترتون کی میدونه فردای بچه خودش چیه قانون کارماست تو راهنمایی کنی فردا خدا به داد دختر تو هم میرسه مادرانه خواهرانه راهنمایی؟؟؟؟؟