2777
2789
عنوان

کلاهبرداری در ازدواج

129 بازدید | 17 پست

سلام اه بعد از مدت دوسال بی همسری (فوت)شدن با دوتا بچه شرایط زندگی برام سخت شده بود تصمیم گرفتم ازدواج کنم با فردی تو کانال ازدواج تلگرام آشنا شدم و تما شرایطم رو گفتم که من کارگر هستم دوتا بچه دارم و یه خونه دارم و خلاصه همه چیز رو صادقانه گفتم ایشون هم قبول کردند و میگفتن من هم هدفم زندگی هست و مطلقه بودن دلیل طلاقش هم آفتابگیر شوهر قبلی اعلام کردند و از شرایط سختشون گفتن خلاصه قرار گذاشتیم که از شهرستان به منزلشون برم جهت آشنای و....خلاصه چه احترامی چه عزتی گذاشتن خودشون هم میگفتن خانواده من شوهر دوست هستند و در قرار بعدی دو فرزندانم رو هم بردم و ایشون بسیار با فرزندانم خوب بودند جوری رفتار کردند که متقاعدشدم که ایشون فرد مناسبی هست برای ازدواج و هیچ شرطی نداشتند تا وقت و زمان خواستگاری که گفتند فقط مهریه ۱۱۴ سکه باشه منم به ایشون گفتم این تعداد زیاد هست و گفتند شما با فردش زندگی نکردید از الان ترس از جدای دارید منم چون واقعا شرایط خوبی با بچه هام نداشتم قبول کردم که ای کاش اعتماد نمیکردم و با بچه هام همون زندگی رو ادامه میدادم هی هی خلاصه عقد کردیم و تا زمان عقد ایشون دستاشو ساق می زد بعد عقد با لباس راحتی که آمد دیدم دستاش جای خودزنی دارد و بر روی آنها تتو هم زده بود و جای زدن رگ دستاش هم بود سوال کردم که اینها چیه گفت شوهرم چون اعتیاد داشت این بلا رو به سرم آورده و ...

با هم قرار گذاشتیم بعد از محرم و صفر یه مسافرت بریم و زندگی رو شروع کنیم خلاصه یه هفته بعد عقد ایشون شروع کرد به بهانه گیری های الکی و مزخرف که چرا وقتی آمدی خواستگاری گل و شیرینی گرفتی چرا وقتی رفتیم حلقه بخریم به خواهرم تعارف نکردی یه تیکه طلا بخره و اینکه باید به مادرم شیر بها بدی در صورتی که قبل عقد اصلا این صحبت‌ها نبود و ایشون چون مطلقه بودن شیر بها بهش تعلق نمی‌گرفت و خلاصه بهانه های که شرمم میشه بگم حتی لحن حرف زدنش عوض شد من خیلی مدارا کردم و با آرامی صحبت می‌کردم و جواب میدادم ولی ایشون دائم بهانه گیری می‌کرد و شرط می‌گذاشت تا یه روزی بهش گفتم من طبق قول قرارهای قبلی عمل میکنم که بعد از ۳۰ روز عقد مهریشو گذاشت اجرا و شروع کرد لاتی حرف زدن و تهدید کردن که فلان میکنم و .... وقتی اینجوری دیدم با هزار بدبختی شماره شوهر قبلیش رو پیدا کردم تماس گرفتم گفت من پدرش هستم باهاش حرف زدم گفت با شما میشوید چهار شوهر ایشون کارش اینه اول میات خوب خودشو جلو میده بعد که عقد رسمی صورت گرفت کاری باهات میکنه که بگی نمیخوام اونم بگه با ابروم بازی کردی این مبلغ رو بده تا جدا بشیم لا اله الا الله بخدای ازدواج واحد دارم راست میگم به جان دوتا فرزندانم حالا گیر کردم وکیل گرفتم اما هر کسی این متن رو میخونه برام دعا کنه افسرده شدم از زندگی سرد و نا امید شدم همه حسابهام رو بسته تنها خونه ای که با هزار بدبختی بدست آوردم توقیف کرده برام دعا کنید از این زن خلاص بشم بخدا پولی هم ندارم بهش بدم که خودم رو خلاص کنم یادتون نره محتاجم به دعاتون ممنونم 

آفتابگیر شوهر جدید بود

اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائلی ناخوشایند برخورد میکنم

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



شما باید مهریه ایی رو قبول میکردید که بتونید بدید

زمان اشناییتون هم طولانی تر میکردید....


با وکیل مشورت کنید باز

چون پولی ندارید

خونه رو ک اگر متراژش بالا نباشه نمیتونه بگیره برا زندگی خودتونو بچه هاتونه


ولی حساب میشه بسته باشه

و بگید قسط بندی بشه و....


نگران نباشید

مردای زیادی هستن که مهریه نمیدن توی کشورمون

همشون انقدر پیچوندن که راه و چاهش مشخصه


اگر چنین داستانیه شمام عدم تمکین بزنید بیاد خونه


نفر قبلی شاید پول داشته داده

شمام عین خودش

بگید ندارم طلاقم نمیدم بمون تو زندگی

یعنی چی آفتابگیر ؟

نفهمیدم راستش

اتفاق بدی پیش اومده؟ حس میکنی بدبخت شدی؟ یه لحظه صبر کن. از خودت دور شو. توی تاریخ دور شو. اتفاق هایی رو به یاد بیار که فکر میکردی ازشون زنده بیرون نمیایی. چی شد؟گذشت. به اتفاق هایی فکر کن که توی طول تاریخ برای آدمها پیش اومده.به جنگ به قحطی به بیماری ها. حالا توی جغرافیا از خودت دورشو. به کشورهای دیگه فکر کن. به آدمهای دیگه. دردت در مقایسه با دردهایی که بشر متحمل شده چقدر بزرگه؟ چقدر عمیقه؟ من اینجوری با مسائلی ناخوشایند برخورد میکنم

خونه. که. برا. خودتونه جزو. مستناد دین هست حتی یک ماشین. هم. داشتی طبق قانون. برا. خودته 

نگران. نباش و اینکه وکیل. داری خیالت. راحت. درضمن. قانون. مهریه. شده. سالی. یک. سکه. یعنی ماهی ۳میلیون.  و اینکه عدم.  تمکین. بزن.  عدم. تمکین. رو. گرفتی. طلاق. نده بگو. زنمو. می‌خوام  مهرش رو. بده. طلاق. نده بگو. زنمو. می‌خوام. آخرش. طلاق. خواست. بگو. سکه. هارو. بده. تا طلاق. بدم. سکه. رو. گرفتی.  دوست. داشتی. بیشتر. ازش. بگیر دوستم. نداشتی. طلاق.  بده. ولی عادی. باش

چند سالتونه ؟!

شما یکبار تجربه زندگی مشترک داشتین و قطعا شغلی هم دارین هر روز تو اجتماع هستین و با آدم های مختلف تعامل دارید؟

چطور آنقدر ساده لوحانه و بدون هیچ شناخت و یا تحقیقی برای همچین تصمیم مهمی بی گدار به آب زدید!؟تعجب کردم واقعیتش؟ شما باید آنقدر باهوش و زرنگ باشید راه و رسم زندگی کردن رو تو جامعه پر خطر به فرزندانتون یاد بدین

آخه کانال تلگرامی اونم همسر و شریک زندگی انتخاب کنی!!!

نمیدونم چی بگم،امیدوارم خدا کمکتون کنه و این تجربه هم شمارو تغییربده

زرت رفتی عقد کردی خب همین میشهحداقل سه ماه نامزدی باید بگذرونی

هی هی

 حق باشماست اینقدر فشار زندگی خودم و بچه هام بود که خودم هم الکی اعتماد کردم و پشت گوش انداختم 

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز