من باردار نمیشدم ۲ سال .
همین ماه پیش که خدا خواست و من باردار شدم موقعی که میخواستم برم آزمایش بدم نگران بودم یه خانم سید به من پیام دادن که خوشحال شدم از اینکه میخوای مامان بشی و اینا منم ۲ تا بچه دارم سید هستم اگه مثبت شد یه کمکی هم به من میکنی ؟ من برات دعای معراج میخونم🥺گفتم آره امروز صبح یه مقدار در حد توان پول برای ایشون زدم و واقعا هم از نظر اسمی سید بودن . ظهر خوابیدم تا الان خواب دیدم یک سبد داخلش یک سبد قرمز با چند تا دونه سیب زمینی و یه سری چیزا های دیگه تو خواب گفتم بدم به کسی که لازم داره تو یه بیابون یه پیرمرد با کلاه سبز سید بودن ایشون کفش واکس میزن کنارشون هم یک خانم با چادر مشکی و ۲ تا دختر یا شایدم بیشتر یا کمتر اوناهم چادر کوچیک سرشون کرده بودن نشسته بودن من سبد رو گذاشتم برای اونا بعدش کنار یه رودخونه آب بود تو اون بیابون کلی هم سرسبز بود کنارش نشستم تو آب . آب رودخونه منو برد تا پایین رودخونه خیلی خوشحال بودم . من چادری نیستم ولی با چادر مشکی بودم اونجا وقتی که از آب رودخونه در اومدم گفتم برم خونه حالا چجوری با لباس های خیس دیدم چادرم انگار الان اتو شده مرتب سرمه . نمیدونم تعبیرش چیه خوشحال میشم توی تعبیرش کسایی که تجربه دارن شریک بشن و بگن . 😍🥺❤️🙂