یه بار با پسرمو دخترم تو اسنپ بودیم پسرم ۱۲ سالشه جلو نشسته بود و کولر راننده خراب شد پسرمنم خیلی به شدت گرماییه
راننده داشت عذر خواهی میکرد که کولر خرابه و گفت پسرتون خیلی بیقراری میکنه از گرما و اینا
دخترمم یهو به من گفت مامان خوب باهاش رفیق شدیاااا و خندید منم یهو هنگ کردم از حرفش