راستش تازه عروس بودم بهم خیلی تهمت ها زد خییییلی زشت
هر روز گریه میکردم. یه روز به مامانش گفتم که بهم اینجوری میگه..من بدون اجازه بیرون نمیرم اصلا...چه جوری این تهمت هارو بهم میزنه ؟! مادرش خییییلی دعواش کرد.
دیگه چیزی نگفت بهم.البنه من سپردمش بخدا.
الان فقط شک الکی میکنه که برام مهم نیست.