منم پسرم مریضه همین الان مثل هزاران بار دیگه نخوابیدم میشینم گریه میکنم میگم خدایا اگه میشه منو مرگ بده ولی این خوب بشه
همه بهم میگن بلد نیستی بچه تربیت کنی و..از صبح تا شب فقط مشغول صحبت ونصیحت ودارو دادن هستم
تو خونه آرامش نیس به هیچ وجه فقط جیغ جنگ دعوا
کسی نیست به خاطر رفتار بچم وسلوغیش معذرت نخواسته باشم
همسایه ها بارها اعتراض کردن مدرسه بچه ها هم سن هاس
این فقط یک مشکلم هست کل سرنوشتم درد هست
همش نگاه ساعت کنی هر چهار ساعت یکبار دارو بدی با بدبختی قرص پیدا کنی و..
خیلی تنهام