😂😂😂😂😂
یه بار دیگه عینک زده بودم خدایا از جلو هرکی رد میشدم یه جور نگاه میکرد
بغل یه مغازه یه تورفتگی بود رفتم اونجا گوشیم درآوردم تو دوربین گوشی ببینم آیا صورتم مشکلی داره اینقدر نگام میکنن
همینجور عینکو داده بودم بالا نگاه میکردم
یه کم با عینک خودمو نگاه میکردم
یهو دیدم صدا خنده اومد، خاک تو سر یه پسره تو ماشین سنگین بغل خیابون بود من ندیده بودمش
نگو اون از اولش داشت منه خلو نگاه میکرد😂😂😂😂🤣🤣🤣🤣
فقط در رفتم و میخندیدم خودمم
واااای بخدا یه پا داستانی واسه خودت ریحون
بخدا فک درد شدم🤣🤣🤣🤣🤣
مگه میشه هر بار یه داستانی ازت در بیاد
خدایی خیلی باحالی
اصن کیف میکنم از ماجراهات 😂باورت میشه تو خواب یدور تموم ماجرهات میاد تو ذهنم .اینقد میخندم که نگو
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
40 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز