تو محل کارم هرروز با صدتا مرد در ارتباطم همه همکاران آقان ولی واقعا تا حالا مردی که تصور کنم تا آخر عمر باهاش زندگی کنم رو ندیدم. ولی چند وقت پیش یک مشتری اومد شعبمون اصلا سرمو بردم بالا دیدمش یهو جذبش شدم اونم به من نگاه کرد بی اختیار بهش گفتم بیاد بدون نوبت کارشون انجام دادم. کارت ملیشو که دیدم فهمیدم پسر یکی از مشتریای vipهساش. از اون روز نمیتونم از فکرش دربیام. صداشو که شنیدم دیگه دلم رفت عاشق صدا و حرف زدن و مهربونیش شدم. از اون موقع چندبار دیدمش ولی نمیدونم چی کار کنم بفهمه دوستش دارم شمارشو میتونم پیدا کنم ولی خب آخه هرحرکتی بزنم بد میشه من حداقل یکسال دیگه تو اون شعبه ام و خیلی زشت میشه. الان واسم از همکارام خواستگار پیدا شده حتی نمیتونم به کس دیگه فکر کنم. چه غلطی کنم😭 راه حلی ندارید حداقل واسم دعا کنید.