الهی بمیرم برای دلت من شما رو یادمه باهم تو تایپیک امینوسنتز بودیم باهم امینو شده بودیم حتی یادمه گفتین دکترا تشخیص دادن یه پای بچتون کج شده همش تو فکرت بودم ببینم بعد دنیا اومدنش بچه رو درمان کردی الان این پستت دیدم خیلی شوکه شدم خیلییی زیاد خدا بهت صبر بده عزیزم از صمیم قلبم میگم خدا بهت ارامش بده
ممنونم عزیزم از دلداریت ۴ آذر امسال تولد ۴ سالگی پسرم بود باورم نمیشه واقعا ۴ سال گذشت و من هنوز دارم میسوزم جاش و ضربه ای که رفتنش به روان من زد تا ابد میمونه من هیچ وقت اون آدم قبل پسرم نمیشم پسر اولم که فوت کرد خیلی قوی بودم خیلی ولی با رفتن دومی کمرم شکست شاید بقیه بگن بابا ۴ سال گذشته دیگه تموم شده ولی من هیچ جور روانم درمان نمیشه خدا از حالم باخبره چه قدر قرص اعصاب میخورم به چه سختی دارم خودمو فقط به خاطر دخترم نگه میدارم
ممنونم عزیزدلم قصد ناراحت کردن تون رو نداشتم اینجا و نینی سایت تنها جایی هست که من حرف دلم رو میزنم نمیدونم چرا هر چه قدر دکتر میرم هر چه قدر تلاش میکنم اون ضربه روحی که بهم وارد شده درمان نمیشه و ادامه دار شده
هیچ کس حال ادمو نمیفهمه، هیچ کس
سلام سیتارای عزیزم حالت چطوره اره عزیزم هیچ وقت داغ فرشته هامون سرد نمیشه هیچ وقت داعشون رو قلبمون حک شده😭😭😭😭
من الان باردارم دعا کنیدخدا دیگه دلمو نشکونه
