2777
2789

سلام عزیزان. میخوام در این تاپیک در مورد تحربه خودم از بیمارستان کودکان امام علی یا همون بیمارستان باهنر کرج بگم. این بیمارستان یه مرکز آموزشی درمانی هست که دانشجوهای پرشکی طرح خودشونو توش میگذرونن. من پسرمو بخاطر حالت تهوع و استفراغ برده بودم اونجا که از قضا دو نفر دانشجوی پزشکی رو‌ فرستادن که از پسرم شرح حال بگیرن نکته جالبش اینه که پسرم سه بار جلوی این آقای به اصطلاح دکتر بالا آورد بعد ایشون از من میپرسید حالت تهوع داره؟؟ استفراغ داره؟؟؟ 

  

خلاصه بعد از کلی سوالای عجیب و غریب پرونده رودادن به دکتر اصلی که مطالعه کنن.  دکتر سرپرست اصلااااا با ما هم کلام نشد وجوابای سوالات مارو نمیداد. کاملا رفتار نامناسب و سردی داشت و انگار از هزاران کیلومتر فاصله بالا به پایین به ما نگاه میکرد. 

در این فاصله که پسرم بالا میاورد حتتتتی یک ظرف برای اینکه جلوی دهنش بگیرم نداشتم و گفتن نداریم!

یه پرستار یه پلاستیک مچاله رو از یه جا آورد داد بهم گفت توی این استفراغ کنه   

بعد از اینکه مشخص شد بچه باید بستری بشه مارو

فرستادن بخش یک اطفال و وااای از این بخش  

انگار وارد منطقه جنگی شده بودیم بس که همه چیز کمیاب و داغون بود.تختی که به ما دادن نه بالش داشت نه پتو!

 وقتی از پرستار پتو خواستم گفت نداریم برو کت شوهرتو بنداز روی بچه !!!

کلا پرستارا خیلی عصبی و ناراحت بودن و همش صدای بحث کردن بین خودشون میومد. که ما بعدش فهمیدیم که پرستارای بخشای مختلف دارن اعتصاب میکنن و اینا هم دارن تصمیم میگیرن شیفتای بعدی رو بیان یا نه!

اینم از شانس بد ما بود که خوردیم به اعتصاب سراسری پرستارای این بیمارستان. گویا مشکلات مالی ومعوقات حقوقی باعث شده بود که اعتصاب کنن.

خلاصه اونقدر پرسنارا کم شدن ونیومدن نا بخش یک اطفال تعطیل شد و مارو بردن بخش ۲. یه آشوب واقعی بود اونجا. بهمون گفتن بچه هاتونو با سرنگ و سوزنی که توی دستاشون بود  بقل کنید ببرید طبقه بالا. حالا من که با پسرم تنها بودم هیچ جوره نمیتونستم وسایلمو ببرم و واقعا استرس آور بود تا اینکه بعد از یکساعت وسایلمو یه نیروی خدماتی بنده خدا آورد.

خلاصه ما که ازاین وضعیت شاکی بودیم اعتراض کردیم و بهم گفتن حال پسرت دیگه خوبه رضایت بده ببرش

من برای فرار از این مهلکه رضایت دادم وبچه رو آوردم بیرون اما حتی یه پزشک اونجا نبود که بهم بگه چه داروهایی باید به بچه بدم

ما هم بعد از ترخیص بلافاصله بچه رو بردیم پیش یه متخصص اطفال و شرح ماجرا روگفتیم و برای بچه داروی خوراکی تجویز کرد وگرنه معلوم نبود وضعیت عفونت خونش به کجا میرسید

میخوام نتیجه بگیرم اگه میخواید وارد یه جهنم واقعی بشید بچتونو ببرید اونجا

الهی که هیچ بچه ای هیچوقت مریض نشه ولی اگر فرزندتون بیمار شد ونیاز به دکتر داشتید سمت بیمارستان امام علی کرج نرید 

والسلام




منم چهار سال پیش تو این خراب شده زایمان کردم خدا میدونه مرگو به چشمم دیدم بعد از یکهفته از زایمانم دویاره بستری شدم بخیم هماتوم اوردهیچ کسی به ما جواب نمیداد فقط با هم پچ پچ میکردن  دکتر اومد به پرستار گفت چرا شکمشو تخلیه نمیکنید تا رفت پرستارا بهم می گتن گندو اینا میزنن ما باید درست کنیم به حدی گریه می کردم که خدا میدونه انقدر بی عرضه بودن یه انژیو کت نمی تونستن وصل کنن تمام رگامو پاره کرده بودن بچم حالش خوب نبود خدا ازشون نگذره هیچ کس توجه نمی کرد خدا میدونه چی کشیدم همشون واگذار خدا کردم 

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

احسنت منم چنین تجربه ای دارم متاسفانه پسرم علایم فقط تب شدید داشت بردم باهنر بستری کردن قبل اون تخت جمشید بستری کرد هر دو گفتن عفونت خونی و ویروسه تو بیمارستان کودکان یه خانوم دکتر حلمی بود دکتر بچم بهش تو ضیح دادم مدارک پزشکی دادم پسر من خوب نمیشه ۹ روز بستری بوده باز تب دا ه بعد ۲۰  روز ایشون همون اصرار که ویروسه خواست تر خیص کنه گفتم ترخیص نکن تب داره گف خودت برو پیش روانشناس خودت مشکل داری  خلاصه ترخیص کرد و تو خونه بازم تب کرد بچم نگو التهاب لوزه داشت و بردم دکتر نیکخواه با یه قرص کورتون بچم نجات پیدا کرد بعدم از پرستارا بچه من رگش نازک بود این سرم رو که هی وصل میکردن یه الکی تکون میخورد رگ پاره میشد و دوباره رگ گیری میکردن خلاصه تو یه روز سه بار رگ گرفتن و من شاکی شدم آقا بعد اتمام سرم اینو در بیار بچم سوراخ شد هی اصرار که نه نمیشه  در بیاریم هی باید رگ بگیریم خلاصه داد زدم رفتم گفتم سرپرستار کجاست گفتن نیس گفتم پس میرم پیش رییس بخش خلاصه قبول کردن اینو در بیارن و این دفعه رگش ۲ روز تمام کار کرد خلاصه بیمارستان دولتی میری باید بجنگی واسه همه چی مظلوم نباشی

احسنت منم چنین تجربه ای دارم متاسفانه پسرم علایم فقط تب شدید داشت بردم باهنر بستری کردن قبل اون تخت ...

بله همین داستان رگ چند بار برای هم اتاقی های ما پیش اومد. دست و پای بچه های کوچیک تیکه و پاره میشد تا رگ میگرفتن و فقط چند ساعت دوام داشت. جیگر آدم خون میشد از ضجه هاشون 

احسنت منم چنین تجربه ای دارم متاسفانه پسرم علایم فقط تب شدید داشت بردم باهنر بستری کردن قبل اون تخت ...

عزیزم آدرس یا شماره تماس دکتر نیکخواه رو برای ما هم بزارید اگر ازشون راضی هستید. سپاس 

واای وااای یادم ننداز خواهررر. دقیقا همین ۴ روز پیش بچه ۲ ماهم حس کردم سرماخورده. ساعت ۵ صبح بود. دست میزدم بهش حس داغی میکردم. با اینکه دماسنج دمای بدنشو نرمال نشون میداد بازم ترسیدم و بردیمش یه بیمارستانی. اونجا گفتن باید نوزادان رو ببرین بیمارستان باهنر. ما هم تا حالا اونجا نرفته بودیم. خلاصه رفتیم تا رسیدیم گفتم تب داره دمای بدنشو اندازه گرفت ۳۸ و نیم بود. بردیمش داخل بخش اطفال. یه بخش داغون و کثییییف با روتختی های پر از خون. بدون تهویه. هوای آلوده. خیلی ترسناک بود. دلم واسه اون بچه های طفل معصوم میسوخت. دکتر پرسید چی شده گفتیم سرما خورده تب داره عطسه و سرفه میکنه .یه چندتا سوال پرسید ولی باز تشخیص نداد چیکار کنه. گفت ببرید ازمایش بده. گفتم خدایا واسه یه سرماخوردگی ساده اگه قرار باشه هر سری ازمایش بده که خونی از بچه نمیمونه. رفتیم ازمایشگاه. یه جای فوق العاده تاریک و وحشتناک. یه بچه ی ۲ ساله جیییغ میکشید و گریه میکرد و از سرنگ خونگیری میترسید. پرستارا ریخته بودن سرش و داد میزدن که نمیزاره خون بگیریم. انقددد دلم کباب شد واسش که نگو.به خدا که من با این سنم از اون سرنگ به اون بزرگی و اون فضای تاریک خیلی ترسیدم چه برسه اون بچه. بعد نیم ساعت با داد و بیداد از بچه خون گرفتن. تمام خونش چکه کرده بود زمین. وحشت کرده بودم که اینجا کجاست. ۳ تا شیشه دادن دست ماواسه خونگیری و یه ظرف دادن واسه ادرار نوزاد ۲ ماهه🤦‍♀️😰 گفتم یعنی میخواین ۳ تا شیشه خون بگیرین واسه یه سرماخوردگی ساده. گفتن اره دیگه🙄 یعنی فقط فرار کردم از اونجا. به مامانم گفتم بچه رو لای قنداق پیچوندیم گرمش شده بود الان بدنش خنکه. بردیم همون دم در گفتیم یه بار دیگه دمای بدنشو بگیر. گرفت گفت تب نداره

گفتم همین نیم ساعت پیش گفتین داره. گفت حالا که نداره😐

گفتم اینجا چه جلاد خونه ایه. بچه رو اوردیم خونه. خداروشکر نه تب داشت نه سرماخورده بود. بخاطر هیچی میخواستن ۳ تا شیشه خون بگیرن از طفلک

خدا کنه گذر هیچکییی به این جلادخونه نرسه 

عزیزم آدرس یا شماره تماس دکتر نیکخواه رو برای ما هم بزارید اگر ازشون راضی هستید. سپاس

عزیزم دکتر سعید نیکخواه متخصص ایمونولوژی و دکتر اطفال خودشم رئیس بخش عفونی بیمارستان باهنر کودکان بود اونموقع مطبش خیابون بهار نرسیده به پارک بعثت بود 

واای وااای یادم ننداز خواهررر. دقیقا همین ۴ روز پیش بچه ۲ ماهم حس کردم سرماخورده. ساعت ۵ صبح بود. دس ...

واقعا که برای هممون تجربه وحشتناکی بود. فکر نکنم تا آخر عمرم صحنه هایی که اونجا دیدمو فراموش کنم  

واقعا که برای هممون تجربه وحشتناکی بود. فکر نکنم تا آخر عمرم صحنه هایی که اونجا دیدمو فراموش کنم

منم پسرم ۱۲روز اونجا نگه داشتن وضعیت یه طوری بودکه ماروترسوندن که فکرکردیم اگه زودتر بریم خدایی نکرده اتفاقی میفته وقتی فهمیدم کجاست وچه جایی اومدیم نه راه پس داشتم نه پیش روزاول که مارو بخش اورژانس نگه داشتن یه کابوسی بودکه نگم برات سی چهل تاتخت تویه محیط بی دروپیکروشلوغ که طبیعتا چون بخش اورژانسه تاصبح مریضهای خیلی بدحال وخیم میاوردن که نه تنها ادم خوابش نمیبره بابچه مریض فقط استرست زیاده میشه و وحشت میکنی.فرداعصرش ماروبردن بخش گفتم خداروشکرراحت شدیم ازاون شلم شوربا که دیدم بهدقول شماحتی یک پتو وزیرانداز وملحفه برای بچه چهل روزم نبود برای خودم پیش کش تواتاق ۶تخته ای که ازنوجوان ۱۳ساله بود تا نوزادمن که همش ناراحت بودن بچه کولیک داره چراگریه میکنه!!یه توالت ایرانی توبخش نبود یه ابسردکن دریغ ازابجوش یاچایی اول صبح غذاهایی که افتضاح بودخیلیا ناچارا میخوردن.روزاول تواورژانس گفتن اگه رصایتومدندیم بدین نمونه نخاعی برداریم پنج روزنگه میداریم وگرنه بایدتواون جهنم حداقل ۱۲روزمیموندیم که من رصایت ندادم ودکترمیگفت هرکی گفته اینکارونکن دشمنته!یه پرستارعقده ای هم بودکه اصالتا سنندجی بود بشدت بی اخلاق خشن وعقده ای تشریف داشت ازحق هم نگذریم تنها نکته مثبت اونجا چندتا پرستارمهربان وظیفه شناس وانسان بودن که امیدوارم هرجاهستن سلامت باشن

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   gthllwthy  |  6 ساعت پیش
توسط   فاطما_گل_  |  17 ساعت پیش