میدونم روش کراشم.
با اینک قبلیمو میشکونه
رفتم ازش خرید کنم
بعد بیروت مغازه وایساده بود بعد من رفتم یکم بالاتر نگاش کردم بعد پشیمون شدم برگشتم رفتم خرید کنم
بعد بیرون مغازه وایساده بود مغآزشون حالت دکه اس
بعد پشت وایساده بودم اون جلوی مغازه بود بعدبرکشت نگام کرد گف چی میخوای؟(آروم )
گفتم ذرت
گفتم واسه خانوم ی ذرت بزن
رویه رو وایستاده بود بعد دوباره نگاهم کرد گفتم ...تومنی
گفت باشه
هنوزم جلوم بودم موقعی و پول دادم ب پسری ک اونجا کار میکرد داشت ب دستم نگاه میکرد
بعد پولو دادم رفت اونور وایستاد گفتم مرسی گفت خواهش میکنم 💔🥲
ی دختر ک قیافش خوب بود دماغش عملی بود جلوی مغازه دایستاده بود من هعی ب اون نگاه میکردم هعی ب دختره
هعی خدایا