سلام خیلی ممنونم بخاطر کاره بزرگی که کردین
میخواستم تجربم از نمازو بگم
من اصلا نماز نمیخوندم یا میخوندمم تا یه هفته نمیرسید و اصلا توجهی بهش نداشتم تقریبا نزدیک یکسالی میشه
که من خواستم نماز بخونم انقدرررررر نماز خوندن بهم آرامش میداد که هیچ جای دنیا اونو نمیتونستم پیدا کنم که یبار سره نماز حتی گریه کردم
واقعن حسه قشنگیه که قابل وصف نیست که بخوام بگم واقعن حتی میشه گفت از عشقم بالا تره ، بعضی وقتا حالم خیلی بد میشد چون دلم شکسته بود ولی وقتی نماز یا نماز شب میخوندم اصلننننن نگم براتون از این رو به اون رو میشدم
اینو بهتون بگم توی گذشتم گناهان زیادی کردم حتی چند ماهه اولم شروع به توبه کردن نکردم یعنی میتونم اینو بهتون بگم که منننن خیلی سیاه بودم ولی خدا قربونش برم بجایه اینکه منو برونه برم گردون
شبه قدر بود که توبه کردم و اشک ریختم و برگشتم سمت خدام
واقعن حسه خوبی بود خیلی جاها دستمو گرفت و باعث شد برگردم
من همیشه اول میزقصیدم بعدش میرفتم نماز میخوندم هنوز تو اون چند ماه اول بودم هنو توبه نکرده بودم ولی خدا یکاری کرد که همش دارم اول وقت میخونم منی که حتی ممکن بود خدارو تو چهل روزم یادم نیاد الان هروز بهش فکر میکنم
هروقت حالم بده باهاش که حرف میزنم به وجد میام
حالا که فکر میکنم من قبلنا اصلا زندگی نمیکردم الان دارم زندگی میکنم
خدا باهمه گناهان باز به من لطف کرد وبخشید
تو روزای سخت اون بود که کنارم بود و تنهام نذاشت