پشیمون هم شدین ؟ ذوق ، ترس ، استرس ...
ما ک قرار نیست تجربه کنیم شماها بگین یکم
چرا قرار نیس تجربه کنی؟
هنوز ازدواج نکردم
من کل عروسیم و عقدم و شوهر کردنم ی زهرمار واقعی بود همه چیش تلخ بود الا این لباس عروس پوشیدنه وقتی پوشبدمش بدون هیچ دلیلی خودمو شوهرم ذوق مرگ شدیم از ته دل میخندیدیم
یادم باشه رفتم خوابگاه، برم مزون عروس هارو اسکل کنم...
می‌خوام با دوستام بریم فکر کنن عروسیمه و یکم بخندیم خدا مارو ببخشه 🥲🌝😂البته هنوز نرفتیم
لحظه ای ک پوشیدمش و رفتم جلو آینه دقیقا حس میکردم ک یک پرنسس شدم و واقعا دلم نمیخواست درش بیارم
یادش بخیر خیلی حس قشنگی بود
من ازدواجم یه جورایی اجباری بود
البته نه اینکه دوسش نداشته باشم
میگفتم سنم کمه
زمان شناختمون خیلیی کمه
وقتی تور پوشیدم استرس خوشحالی 😂یه چیز بین این دو تا
ولی حس خیلی قشنگی بود
اولین بار که پرو رفتم حس اینکه وااای خدا الان کل بدن منو این فروشنده ها دیدن ،موقع روز عروسی چه پرنسسی شدم😁
خیلی ذوق کردم چون هم خیلی ناز بود هم میدونستم قراره واسه بهترین شب زندگیم کنار کسی که دوسش دارم بپوشم✨🥹
غم دنیا تو دلم بود اولین لباسی که پوشیدم همون رو هم انتخاب کردم چی بگم اون روزا بی حس بودم نه میتونستم بخندم نه گریه کنم
