خواهرم از من 18 سال بزرگ تره جدا هم شده نمیگم مقصر بودم چند سال پیش بچه تر بودم دیدم داره اذیتم میکنه منم اذیتش میکردم
ولی بعدش عاقل تر شدم ( یک سالی شده بهتر شدم )
اومدم خودم ماچش میکردم ازش عذرخواهی میکردم بااین که شاید اون مقصر میبود
میدیدم نهههه این داره بدتر میشه پرو تر میشه هر جور بخواد با آدم رفتار میکنه فوش میده
آدمو خورد میکنه
چیزی هم میگی میگه حق نداری جواب بدی بزرگ ترم
فوش میده به آدم حمله میکنه
یه شمال مارو برد پنج شیش روز بود اندازه ی پنجسال گذشت از بس که به آدم توهین کرد ، فوشذداد من تنها نیستم به پدر مادرمم فوش میده مثل سگ رفتار میکنه با مادرم البته مادرم چیزی بهش نمیگه
ولی من نمیتونم ساکت بشینم حالم دیگ ازش بهم خورده من هیچ وقت آدم کینه ای نبودم ولی نفرتی که از این به دلم گرفتم از هیچکس حتی دشمنمم به دل ندارم
تا میاد خونه قلبم تند تند میزنع میخوام که بره جوری هم رفتار. میکنم که بره
تا چند وقت پیش دائم خواب میدیدم داره اذیتم میکنه تو خواب جیغ داد میکردم ( یعنی بارها دیدم )