2777
2789

امروز رفتم مدرسه ام تا ی سری کار عقب مونده رو انجام بدم برای دیپلمم. دیدم کلی نوجوون با والدینشون اومدن برای ثبت نام. چنتا مادر نگران! ازم پرسیدن که اینجا درس میخونم و سوال پرسیدن از کادر و... یاد سه سال پیش افتادم. 
وقتی کل نهمم وقتی کسی اسم انتخاب رشته میورد تا مدتها پریشون بودم. قشنگ یادمه چقدر مضطرب بودم و اعتقاد داشتم خیلی زوده برای تصمیم گرفتن. البته تاثیر اطرافیانم بود. کلاس هشتم که بودم عاشق معماری شدم. هی گشتم دنبال اطلاعات و من ادمی هستم که برای انجام دادن هر کاری باید کلییی تحقیق کنم و کلا عسل قضیه رو دربیارم😬خلاصه چشمم که به هزینه های ترسناکش افتاد بی خیال شدم و بعد چند هفته کاملا از ذهنم رفت. بعد قول دادم که برم فنی حرفه ای و ی رشته بهتر بخونم. بعدش ناگهانی به ریاضی علاقه مند شدم و داستان پروفسور مریم میرزاخانی خیلی روم تاثیر گذاشته بود و تصمیم داشتم برم ریاضی بخونم. بعدش یهو از هر رشته ای حالم بد میشد انگار نسبت بهشون ویار پیدا کرده بودم😂خلاصه این قصه سر دراز داشت ولی در اخر گفتم هر چه باد اباد و اصلا میرم دنبال علاقم و گور بابای اینده و حرف مردم و پول و دشواری و کنکور(بچه ها من واقعا ترس کنکور داشتم) علاقه مهمه. بلخره چسبیدم به مامانم با شجاعت و اضطراب زیاد رفتم همین مدرسه و با بازویی که از درد واکسن داشت کنده میشد پرونده دادم و گفتم انسانی میخوام وسلام. قیافه فامیلا دیدنی بود. خیلیا هم میگفتن مگه قحطی بود که رفتی عربی و ادبیات بخونی؟ در برابرشون لبخند میزدم و هیچی نمیگفتم. این سه سال واقعا شاد بودم و لذت میبردم از رشتم. من عاشق تمام سختی های این رشته بودم. من عاشق تحلیل شعر ها و پرسیدن سوالات منطقی از بقیه بودم. خلاصه که خوشحالم که درست انتخاب کردم. 😊
این رو مخصوصا برای ورودی های دهم و مادرهای نگرانشون نوشتم. میدونم سخته، میدونم گیجید، میدونم چقدر عجیبه که یهو باید برای ایندت تصمیم بگیری و این تصمیمت خیلی چیز هارو تغییر میده. ولی نگران نباش میگذره... میگذره و نمیمونه. همیشه همین بوده و خواهد بود. فقط برو دنبال چیزی که دوست داری چون بهترین مدرسه دنیا هم نمیتونه کسی که درسشو دوست نداره رو راضی و خوشحال نگه داره. 
باز من نطقام شروع شد. خدافظظ

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ای جانم🥺💖

من مطمئنم که تو موفق میشی... نه فورا اما قطعا😉          از تو فقط یدونه هست پس مواظب خودت باش🫂💕     خوشحال میشم باهام حرف بزنی😙👇           https://harfeto.timefriend.net/16939950931644

من برای دبیرستان مشکلی نداشتم، رشته‌هایی که دوست داشتم همش تو یه حیطه بود


اما انتخاب رشته کنکور واقعا برام سخت بود

یه دنیا انتخاب داری و تا آخرشم نمی‌تونی مطمئن باشی انتخابت درست بوده یا نه  

به خودم قول دادم هیچوقت غصه‌ی گذشته رو نخورم، غصه‌ی اتفاق افتاده.. بدترین روزی رو که داشتم یادمه، اما فقط یادمه.. مثل ا‌ون روز درد نمیکشم، مثل اون روز اشک نمیریزم.. یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم این آدم مچاله شده دیگه تا صبح‌ دووم نمیاره ولی صبح شد.. یه روزایی تو‌ زندگیم اومدن که فک کردم عقربه ها دیگه قراره تکون نخورن ولی گذشت، رد شد، تموم شد.. اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی دائمی نیست دیگه هیچوقت غصه نمیخوریم.. چه اشک بریزی و خودتو به درو دیوار بکوبی، چه بخندی و قدم بزنی، دیگه نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی، همه چی میگذره..پس غصه‌ی اتفاقی که افتاده رو هیچوقت نخور...
خداروشکرکنکور چکار کردی

خوب بود و راضیم. کلیدم نگاه نکردم. میخوام تابستونو با ارامش سر کنم😂

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟
من برای دبیرستان مشکلی نداشتم، رشته‌هایی که دوست داشتم همش تو یه حیطه بوداما انتخاب رشته کنکور واقعا ...

دقیقا خیلی سختهه. باید خودمو برای ی بحران بزرگتر اماده کنم😂

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟
دقیقا خیلی سختهه. باید خودمو برای ی بحران بزرگتر اماده کنم😂

🥲😂 بحران اصل کاری اونه


از همین الان که وقت داری، در مورد رشته‌ها و شهرها تحقیق کن و به یه جمع‌بندی کلی برس.

امیدوارم بهترین انتخابت رو داشته باشی😁🩷

به خودم قول دادم هیچوقت غصه‌ی گذشته رو نخورم، غصه‌ی اتفاق افتاده.. بدترین روزی رو که داشتم یادمه، اما فقط یادمه.. مثل ا‌ون روز درد نمیکشم، مثل اون روز اشک نمیریزم.. یه شبایی تو زندگیم اومدن که فکر کردم این آدم مچاله شده دیگه تا صبح‌ دووم نمیاره ولی صبح شد.. یه روزایی تو‌ زندگیم اومدن که فک کردم عقربه ها دیگه قراره تکون نخورن ولی گذشت، رد شد، تموم شد.. اگه باور کنیم که هیچ چیزی توی زندگی دائمی نیست دیگه هیچوقت غصه نمیخوریم.. چه اشک بریزی و خودتو به درو دیوار بکوبی، چه بخندی و قدم بزنی، دیگه نمیتونی زمان رو به عقب برگردونی، همه چی میگذره..پس غصه‌ی اتفاقی که افتاده رو هیچوقت نخور...
🥲😂 بحران اصل کاری اونهاز همین الان که وقت داری، در مورد رشته‌ها و شهرها تحقیق کن و به یه جمع‌بندی ...

ممنونممم. همچینین

ای سرزمین! کدام فرزندها، در کدام نسل ها، تورا آزاد، آباد و سربلند با چشمانِ باورِ خود خواهند دید؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز