سن بچه دار شدن

من با پدرم 50سال  

برای من مهمتره تا همسرم ولی همسرمم دوست داره پدر جوونی برای بچه هاش باشه

خب معلومه هر چی جوونتر حوصله و توانایی بیشتر چ برای تربیتش چ بازی کردن وووو کلن همه چیز.واینکه فاصله ک کمتر باشه بیشتر همدیگرو درک میکنن.

من با پدرم ۳۷ سال و خواهرم با پدرم ۴۱ سال اختلاف سنی داریم.خیلی هم خوبه هیچوقتم مشکلی نداشتیم

مثلن  پدرومادرای ک جوون هستن و عروس ک داماد میارن خب بهتره شرایطشون.سرحالترن.

من با پدرم ۳۴سال فاصله داشتم  تازه فکر کن بابای قدیمی متولد ۳۰ خودم ۶۴ ولی واقعا هیچ وقت حس نکردم درکم نمیکنه الانم با بابام صمیمی تر از مامانمم 

با مامی ۱۸ سال فاصله دارم یه دنیا از هم فاصله داریم جالبه مامانم با خواهرام ۳۲ سال فاصله داره با اونا خیلی صمیمیه 

بنظرم مهم تر از سن شرايط پدر و مادره

صرف فاصله سني تنها مهم نيست

شما فك كن فاصله سني كم باشه اما بلوغ فكري و يا توانايي مالي نباشه

يا اينكه هنوز از نظر رواني پذيرش بچه دار شدن رو نداشته باشن پدر و مادر

اگر اينها نباشه اتفاقن بد نيست كهصبر كنين و ديرتر بچه دار شين

به نظر من که سن خیلی مهمه،نباید اختلاف سنیت با بچه ت خیلی باشه،من خودم همیشه غصه همینو میخورم،تو سخت ترین شرایط که به پدر و مادرم نیاز داشتم،پیر بودن و ناتوان

حرف شما متینه ولی الان لایف استایل عوض شده میشه سلامتی رو حفظ کنی 

به نظر خود من شرایط روحی و شرایط مالی بعد سن

خوب هر چي جوون تر بهتر آدم نوه نتيجه اش هم ميبينه😁 من عاشق نوه ام. ولي خدا نخواست و الان منو شوهرم تو سن ٣٠ داريم بچه دار ميشيم 

با مامانم ٢١ سال و با بابام ٢٨ سال اختلاف داريم و خيلي خوبه

من ۲۲ سالگی ازدواج کردم از همون موقع ریختن سرم یدونه بیار 

باید یدونه باشه

برای سرگرمی 

منم گیر به شوهرم که یدونه میخوام الان خدارو صد هزار مرتبه شکر میکنم که شوهرم رضایت نداد  چون نه وضع مالیمون مثل الان بود نه عقلم میرسید

اونایی که با من ازدواج کردن الان ۳ تا دارن ولی همه میگن به خاطر گیرای مادرشوهر یا یکب دیگه بیار اولی تنها نباشه بچه آوردن الان واقعا احساس میکنم میتونم مسئولیت یک روح رو قبول کنم و آمادگی پذیرشش رو دارم هم من هم شوهرم هم شکر خدا شرایطمون

من با پدرم ٢٧ سال فاصله سنى دارم خيلى ام عاليه مثل دوستيم يعنى تفاهم داريم