2777
2789
سیماجون سلام خانومی وقتی میگیم دست از پارو زدن بکشید یعنی محبت های زیادیتونو ول کنید یعنی هی شما عاش ...

سلام استارتر جان.

چرا هیچکدوم از پست های زهره جون نیست؟

من از اول تاپیک شروع کردم به خوندن ولی پیامی از زهره جون نبود.انقد که همه ازش تعریف و تمجید کردن دلم آب شد.میخوام بدونم چی نوشته.

کمککککککک

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



من خودم مشکل دارم...اصلا به دلم بس نمیام....دوست دارم یه کاری رو تمام و کامل انجام بدم...نه نیمه کار ...

مشکل از خودته فک کنم وسواس فکری یا تمیزکاری داری .. زندایی منم همینجوره دستاش از بس هر روز صبح ظهر شب خونه خودشونو گردگیری میکنه دیگه رمق نداره اونم تو سن 38 سالگی بعد غر میزنه زنا بدبختن و فلان .. یکی نیس بهش بگه بابا کسی که از تو کار نمیخاد تو خودت وسواس داری خودتو خسته میکنی بقیه چیکار کنن؟ تو خودت هیچوقت نخاستی افق جدیدی روت باز بشه پس نگید سیاست نداریم و فلان دارید منتهی وسواس بهش غلبه کرده :))

💙 با افتخار استقلالیم ...
من خودم مشکل دارم...اصلا به دلم بس نمیام....دوست دارم یه کاری رو تمام و کامل انجام بدم...نه نیمه کار ...

عزیزم خب تقصیر خودته برا چی خودتو خسته میکنی من اوایل نامزدی همینطوری بودم الان با مادر شوهرم یجا زندگی میکنم و خونه جدا ندارم با این حساب باز هم هیچ کاری نمیکنم البته وقتی خودش یکاری میگه میکنم ولی نه کارای اضافه چندان صمیمی و خاکی نیستم و وقتی ازشون دلخور میشم اخم میکنم و ناراحتم اینطوری قشنگ تحویل میگیرن یکم سفت و سنگین باش بذار ازت حساب ببرن   

من خیلی درباره اینچیزا تحقیق میکنم درواقع هممون تو این زمانه خراب باید بلد باشیم همسرمون رو تو دستمون نگه داریم مثلا تو طول روز وقتی سرکاره یکی دوباری زنگ بزنیم نه واسه خریدن فلان چیز واسه رفع دلتنگی  

اقایون وقتی از سرکار میان دوست دارن همه چیز ومرتب و اماده ببینن از سر و وضع خانم گرفته تا لباسای بچه ها و خونه و چای و غذا سعی کنین وقتی اقاتون میاد با روی خوش برین استقبالش بغلش کنین خسته نباشین و اینا بعدم واسش چایی بریزین و تا نیم ساعت هیچی از هیچی نپرسین چون خستن و اعصابشون داغونه قربون صدقش برین حرفای قشنگ بزنین بعد نیم ساعت یه ساعت خودش کم کم واستون تعریف میکنه که امروز چیا شده و سرکار چیا گذشته از حرفای ننه جونم میگه این بود که واسه نگه داشتن شوهر اول باید به شکمش برسی بعد به زیر شکمش  

راست هم میگه هرچی سک..ی تر باشین همسرتون بیشتر وابستتون میشه و چشم و دلش سیر میشه و واسه بودن با شما روحش پر میکشه اینام با یکم تحقیقات تو این زمینه میتونین یاد بگیرین به خودتون برسین همیشه خوشگل باشین موهاتونو درست کنین ناخن بلند کنین لاک بزنین ارایش ملیح داشته باشین لباس خوشگل بپوشین تو خونه ادکلن بزنین بخندین لبخند مهم تر از هر چیزیه مهربون بودن از دلبریای مهم خانوماست اینم فراموش نکنین که همسرتون نیمه ی شماست درکنارهم باید با مشکلات بجنگین نه روبروی هم گاهی وقتا بی مناسبت ببوسیدش و دوباره برگردین سر کار خودتون   

ببخشید اگه طولانی شد امیدوارم بدردتون بخوره موفق باشید  

سلام خانواده همسر من کلا اخلاقشون جوریه که به در میگن دیوار بشنوه با پنبه سر میبرن برادر شوهرای من ماهی یک بارم بذور میر خونه خاهرشو مادرش بخاطر اخلاقشون که میشناستشون این شوهر منم از بس بچس ما شهر دیگه میشینیم وقتی میریم خونشون شروع میکنن اره فلان براددرت نمیاد سر بزن زنگ نمیزن ال بل اینجوریه زنش نمیذاره کلی چیز دیگه فقط تویی میای زنگ میزنی برادر خوبی هستی تویی فقط فهم داری شعور داری کلی چیز دیگه کلی پرش میکنن ینی شوهر من روزی یک بار به برادرش مادرش خاهرش زنگ نزن شبش روز نمیش در حالی که قسم میخورم حتی بچم به دنیا اومد نیومدن هیچ حتی زنگم نزدن بگن تبریک میگیم بچت بددنیا اومد مادرشوهرم خوبه خدایی ولی وای از دسست خاهر شوشو یه عجوزه ایه یه جوری حرف میزن که بیا ببین انقدر سیاست داره حد نداره هرچی بگم بازم کمه برادرشم همین جور نمیدونم بلد نیستم چجوری یادش بدم اونا حتی بچت به دنیا اومد زنگ نزدن حتی زنگ یا این که عروسیت برادرت نیومد خرمون از پل گذشته حالا شدن براما فامیل اونا انقدر موزی سیاست دارن این شوهر من فقط خر میش تروخدا کمکم کنید 

اینم بگم یه نمونشه پسر عموی شوهرم ازدواج کرده ما با خاهرشوشو اشپزخونه بودیم از اونا پرسیدم گفتم خوبن چیکارا میکنن گفتش که بد نیست زنشم خوب فقط دیشو داده به خاهرش لازم داشت فعلا نداده اینم با خاهرش بحث کرده اینا زیاد خونه مادرش نمیره گفتم کی خونه مادرس نمیره پسر عموش میگفت ما در حین حرف زدن وسایلا برداشتیم رفتیم تو سالن سبد سالاد اینار گذاشتم تو سفره شوشو برادرش خاهر شوشو بودن نشستم بعد ادامه داد جوری که بگم سیصد درجه حرفش با تو اشپزخونه تغییر کرد اره داشتم میگفتم پسر عموم خر نیست که به حرف زنش گوش کن خونه مادرش نره یا زنش بگه خاهرت این گفت اون گفت گوش کنه مادرش خاهرش زنش نیاد خودش میره من دهنم باز موند اصلا چه ربطی به موضوع من داشت انقدر ناراحت شدم که نگو دیگه هیچی نگفتم شوشو هم خروقت اونا میبین انقدر پرش میکنن تا جونم به لبم میاد الاانم مثل یخ میمون بی حس فقط دوست دارم طرف من نیاد حرف نمیزن بزنم فقط دعوا بحث غر زدن همین 

اینم بگم میریم خونشون پامیش وسایلامون برمیداره میبر خونه خاهرشوشو یک هفته اونجا بمونیم من میگم خب خونه مادر خودت میمونیم دیگه میگه نه مادر من خرجش نمیتونه بکش سنش زیاد بریم اونجا خاهرم گفته بیایین بمونید خونه ما بهش میگم خب چند روز بمونیم زیاد نمونیم بریم من خونه خاهرت راحت نیستم جونم به لبم میاره خاهرشوشو هم طلاق گرفته خونه مجردیشه یه پسرم داره 21اینا سالش اونام که ولنگو واز نمیدونم واقعا دیگه چیکار کنم شوهرم اصلا حرفم نمیفهمه اصلا درررررکم نمیکن انقدر اذیت میشم همیشم خیلی راحت پرش میکنن عینهو بچه ها میمون حالا خوب 28سالش عقل نداره واقعا با همچین خاهر عجوزه ای چیکار کنم شوهرم واقعا مثل چی حرفش گوش مید انقدر پرش میکنن حد نداره اینم نمیفهمه یه وقت خالی پیدا کن زود پامیش میره هونه خاهرش اینا کلی پول خرج میکن تا اون شهر برسه حالا باپول کارگری حالا بچه بود تا سربازیش ادم حسابش نمیکردن میگم عروسیش نیومدن ولی حالا یکم باهاش حرف میزنن اینم خودش براشون میکشه نمیدونم چیکار کنم واقعا بریدم از دخالتاشون سن منم کمه سیاستم ندا م 

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792