2777
2789
نگار جون وقتتو برای خواهرت بذار و به مهمونات هم بگو که متاسفی وبرای بعدها جبران میکنی همین
به نظر من نباید زنگ میزدی بهشون که براشون وقت بگیری اگه بهت میگفتن یه چیزی اما حالا فقط خودت برو و دیگه تعارف نزن خانومی. عزیزم لزومی نداره دستتو براشون رو رو کنی و بگی داری میری کجا و کی و....
بعد هم هروقت جاریتو دیدی جلوی مادر شوهرت بهش بگو من هم لزومی نمیدیدم غیر خودم که خواهر عروسم شما هم آرایشگاه بیاین اما محض احتیاط گفتم.
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
نگار جون وقتتو برای خواهرت بذار و به مهمونات هم بگو که متاسفی وبرای بعدها جبران میکنی همین
به نظر من نباید زنگ میزدی بهشون که براشون وقت بگیری اگه بهت میگفتن یه چیزی اما حالا فقط خودت برو و دیگه تعارف نزن خانومی. عزیزم لزومی نداره دستتو براشون رو رو کنی و بگی داری میری کجا و کی و....
بعد هم هروقت جاریتو دیدی جلوی مادر شوهرت بهش بگو من هم لزومی نمیدیدم غیر خودم که خواهر عروسم شما هم آرایشگاه بیاین اما محض احتیاط گفتم.
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



مرسی مامان پارسا و زهره جون.حتما.دارم لین کارو میکنم.کم و بیش دست از پارو زدن برداشتم.ولی 5 شنبه تولدشه.بعد از اون من میدونم و شوشو.ببینم میاد طرفم یا نه.هر چند که همیشه میگه خستم حتی واسه س ک س
CafeMom Tickers
سلام به همه
زهره جون سلام امشب اونجا بودیم فکر کردم سوغاتی رو دادم حرفی نزدم تا حرفی پیش نیاد در جوابش فقط گفتم قابلی نداره
خواهر شوهرم خوبه با منم خیلی مهربونه منم باهاش صمیمی هستم
راستش من اهل جواب دادن نیستم به نظرم همین که سکوت کنم و چیزی نگم بهتره حداقل روابط محترمانه میمونه
ممنونم از همه بچه ها به خصوص شما زهره جان
Lilypie Pregnancy tickers
صبا جون سلام چیزهایی که گفتی خوندم
من یه راهکاری دارم فکر میکنم خوب باشه من اوایل عروسی خیلی خل بودم از دسپخت مادر شوشو خیلی تعریف میکردم یا همش دستور غذا میگرفتم در صورتی که مامانم تو فامیل آشپزیش معروفه یا هر چی میخریدن کلی تعریف میکردم به حساب خودم نمیخواستم فکر کنن من آدم مغروری هستم من واقعا آدم صاف و ساده ای هستم ولی بعد از یه مدت دیدم اینطوری نمیشه دیگه فکر کردن سلیقشون و یا هر کارشون چی هست من لباس هامو همیشه مارک میخرم ولی هیچی نمیگفتم در صورتی که اونا اصلا نمیدونستن مارک های معروف چی هست

روشمو عوض کردم نه اینکه پز بدم نه فقط طوری دیگه برخورد کردم مثلا بعد از خوردن هر غذایی فقط گفتم ممنون
یا هر چیزی خریدن گفتم مبارکه
چند بار با خواهره شوشو بیرون بودیم چیزای گرون و مارک خریدم هیچ وقت باهاشون از حراجی ها صحبت نمیکنم
من مهندس کامپیوترم در صورتی که خواهره شوشو دیپلم همیشه خودشو هم سطح من میدید کم کم تو بحث ها شرکت کردم حتی اگر همه آقایون بودن به خصوص تو بحث های علمی
زبان میرفتم ولی فشرده برداشتم و زبانمو تموم کردم
و سوغاتیاشون اگر دوست نداشتم و زشت بودن اصلا استفداه نمیکرم
هر موقع مهمونم بودن میز رو با سلیقه میچیدم و حتما دسر و پیش غذا آماده می کنم

کم کم همه چیز عوض شد و حالا رو من یه جوره دیگه حساب باز میکنن باور میکنی خواهره شوشو بروشورهای انگلیسی وسایلاشو میده من میگه برام ترجمه کن
مامان شوشو در غذا پختن خیلی تقلید میکنه باور میکنی ماهرمضون افطار خونمون بودن من میز رو به بهترین نحو چیدم سه روز بعد خونه بابای شوشو بودیم و دیدم مامان شوشو عین من چیده که حتی شوشو چشمکی زد و خندید همین برای من یعنی برگ برنده
Lilypie Pregnancy tickers
فقط یکم زیادی از خودم خونشون مایه میذاشتم و مثل کزت بودم که دیدم اونم داره از محبتم سوء استفاده میشه که با توصیه های زهره جون اونم حل شد

فقط اینو بگم تحت هر شرایطی خودتون دست کم نگیرین حتی جلو شوشو

از خودم تعریف نمیکنم ولی همه فامیل شوشو میگن ایکاش عروسی مثل من نصیبشون بشه همین یعنی پیروزی

بدون دعوا و دلخوری
Lilypie Pregnancy tickers
لورا جان ممنون که از سیاستهات هم برامون نوشتی

من یه خواهش دارم ....................................

باباجون زهره خانوم از کت و کول میفته ها ........................

شما هم از سیاستهانون بگین .......................

دوستانی که جدید به بحث وارد میشین اولا خوش اومدین دوما صفحات قبلی رو بخونین شاید جواب سوالتونو پیدا کردین

ما رو از سیاستهاتون بی نصیب نذارین

اگه زن حتی مرد خوشبختی هستی بگرد و رازشو پیدا کن و برامون بگو.......

در هر زمینه ای شوهرداری بچهداری مادر وپدر و خواهر و برادر و.............
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
از روزی که این تایپیکو زدم تا الان واقعا مدیریتم توی زندگی بهتر شده . راحتتر با شوهرم حرف میزنم توجه هش به من بیشتر شده
همه اینا رو با کمک شما به دست آوردم
بازم بحثمون میشه اما توی مسیر درستش.

الان خودمو بیشتر باور دارم . و فکر میکنم باید ادامه بدم و به اوج برسم ....

از همتون ممنونم
http://mob.ninisite.com/discussion/thread.asp?threadID=1289595&PageNumber=7
سلام .داشتم صفحات قبل رو میخوندم . من خیلی بی سیاستم .طوری که شوشو میگه یه کم سیاست داشته باش . میگه در مقابل خانواده ام با سیاست رفتار کن اینقدر ساده نباش ولی متاسفانه من خیلی ببببببی سیاستم .
منیر جون دقیقا منم همین مشکل رو دارم خواهر وفکر کنم هیچوقت هم درست نشم .

ما با خانواده شوشو و خانواده برادرشوشو نزدیک هم زندگی میکنم .جاری ام فامیل نزدیکشون هست . خانواده شوهرم خیلی هواش رو دارن از موقع عروسی تا بارداری و تولد بچه اش خیلی بهش رسیدن و هواش رو داشتن البته اونم خیلی با سیاست . جاری من همیشه دوست داره تو خانواده شوهر بین جاری هایش حرف اول رو بزنه و همه ازش تعریف بدن . درضمن اون خانه دار و من شاغل .مرتب خانواده شوهر رو به هر مناسبتی دعوت میکنه و مهمونی میده ولی من کمتر دعوتشون میکنم آخه نه وقت و نه حوصلشون رو دارم . چون هیچوقت رفتارهایی که با اون داشتن با من نداشتن .
خداوندا پناهم باش .بهترین را نصیبم کن
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778

جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته

شکرگذاری

توسلی | 35 ثانیه پیش
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز