سلام
به مرور عشق عادت وعادی میشه.هوس و تمایلات فروکش میکنه.سختی در معیشت و بچه داری و ...وقت و انرژی رو از زوجین میگیرند.با هم بودن باعث نمود اختلاف عقاید و سلایق میشه..احساس میکنید به مرور حرفی برای گفتن ندارین و همه چیز عادیه...هیچ زوجی از این موارد مستثنی نیستند.شما به عنوان یک زن با زنانگی و هوش و خلاقیت خود میتونین به زندگیتون رنگ تازه ای ببخشین.لازمش فقط و فقط شناخت خصایص و روحیات همسره...آرایش و لباس و همه و همه نمیشه تکراری بشه ؟! اگه بدونی تصور و نظرشوهرت در مورد زندگی چیه ،خوب مسلما بیراهه نمیری.مردایی رو میشناسم زنشون رو بدون آرایش و ساده میپسندند و واقعا دوسشون دارند.بانوی شاغلی که گله داره داره تلاش میکنه و جونیش رو پای زندگیش گذاشته اما مرد بهش خیانت کرده 100 درصد خودش مقصره...لزومی نداره زن فوق العاده زیبا،پولدار یا با پرستیژ باشی.کافیه فقط زن دلخواه شوهرت باشی
بهارم در پستهای قبلی دوستای عزیزم این در باره این مسأله همفکری کردند.اما به طور خلاصه ، حس حسادت شوهرتون رو به وسیله رفت و آمد زیاد و توجه بیش از حد به خونوادتون تحریک کردین.درد و دل بی مورد ،افشای رازهای خصوصی، دخالت و کنایه زدن خونواده از جمله مادرتون مزید بر علته.به شوهرتون بیشتر بها بدین.نزد خونوادتون احترامشو نگه دار،ازش نظر خواهی کن به نظراتش احترام بذار، مدتی حرفی از خونوادت پیش شوهرت نزن.به مادرش احترام بذار
اره پردیس این موردایی که گفتی واقعا بعضیاش تو زندگیم هست
خیلی خیلی مرسی پردیسسسسسسسسسسسسسسسسس
خیلی خیلی مرسی پردیسسسسسسسسسسسسسسسسس
اولا همه تازه واردا خوش اومدن
بهارجون من وقتی جواب پردیس جونو خوندم شوکه شدم واقعا آخه خیلی خوب و جامع نوشته و همه چیزو درنظر گرفته
ممنون پردیس عزیز.
یه تجربه هم از خودم بگم برای خودم پیش اومده در عین حال که رابطه شوهر و مادرم خیلی خوبه اما سو تفاهم گاهی پیش میاد گاهی هم واقعا یکی این وسط حرف یا عمل بدی انجام میده
منم اکثرا احترام شوهرمو پیش خانوادم نگه میدارم و نمیذارم کسی بهش بی احترامی کنه و اونم خیلی خوشش میاد
خونه مادرم یا فامیلای خودم میرم خیلی تحویلش میگیرم البته اینم بگم من این سیاستو اینجا یاد گرفتم و قبلا اینجور نبودم الا حواسم به این موضوع و ایکه گاهی توی فامیل کسایی هستن که میخوان بین ما اختلاف بندازن هست و برخلاف گذشته که حاضر بودم خودم بالا برم الان اونو بالا میگیرم و همه تعجب میکنن .مثلا یکی میگه چرا به خانومت غذا تعارف نمیکنی ؟/میگم کی گفته شما ندیدی ما حتی تنها تو خونه هستیم امیر تعارف میکنه...........
و یه چیز مهمتر گاهی دیدی شوهرت اینجوره شاید تو دلش از مادرت دلخوره شاید حق با شوهرته بهش بگو میدونم مادرم بد کاری کرده (البته اگه واقعا مادرت کاری کرده ) اما دوست داره فلان موقع ازت تعریف میکنه همش میگه دامادم ....اونم مادرته ......................
بذار مطمان شه مادرت دوسش داره
ممنون پردیس عزیز.
یه تجربه هم از خودم بگم برای خودم پیش اومده در عین حال که رابطه شوهر و مادرم خیلی خوبه اما سو تفاهم گاهی پیش میاد گاهی هم واقعا یکی این وسط حرف یا عمل بدی انجام میده
منم اکثرا احترام شوهرمو پیش خانوادم نگه میدارم و نمیذارم کسی بهش بی احترامی کنه و اونم خیلی خوشش میاد
خونه مادرم یا فامیلای خودم میرم خیلی تحویلش میگیرم البته اینم بگم من این سیاستو اینجا یاد گرفتم و قبلا اینجور نبودم الا حواسم به این موضوع و ایکه گاهی توی فامیل کسایی هستن که میخوان بین ما اختلاف بندازن هست و برخلاف گذشته که حاضر بودم خودم بالا برم الان اونو بالا میگیرم و همه تعجب میکنن .مثلا یکی میگه چرا به خانومت غذا تعارف نمیکنی ؟/میگم کی گفته شما ندیدی ما حتی تنها تو خونه هستیم امیر تعارف میکنه...........
و یه چیز مهمتر گاهی دیدی شوهرت اینجوره شاید تو دلش از مادرت دلخوره شاید حق با شوهرته بهش بگو میدونم مادرم بد کاری کرده (البته اگه واقعا مادرت کاری کرده ) اما دوست داره فلان موقع ازت تعریف میکنه همش میگه دامادم ....اونم مادرته ......................
بذار مطمان شه مادرت دوسش داره
موانع ارتباط موثر
-قضاوت کردن
-ارجاع به خود( یعنی زمانی که کسی داره صحبت میکنه مثلا از مادر شوهرش میگه ما حرفشو قطع کنیم و بگیم مادر شوهر منم ...)
-بی توجهی به احساسات فرد مقابل
-ارائه راه حل (بعد از همدلی و اتمام حرف گوینده اشکال نداره )
-مسخره کردن
-تهدید کردن
-قطع کردن صحبت فرد مقابل
-بر چسب زدن
-قضاوت کردن
-ارجاع به خود( یعنی زمانی که کسی داره صحبت میکنه مثلا از مادر شوهرش میگه ما حرفشو قطع کنیم و بگیم مادر شوهر منم ...)
-بی توجهی به احساسات فرد مقابل
-ارائه راه حل (بعد از همدلی و اتمام حرف گوینده اشکال نداره )
-مسخره کردن
-تهدید کردن
-قطع کردن صحبت فرد مقابل
-بر چسب زدن
از مردان توقع ارتباط کلامی زیاد نداشته باشیم
از مریخی ها توقع نداشته باشیم شروع کننده صحبت باشن
هنگام صحبت با آقایون از جملات کوتاه استفاده کنیم
چون مریخی ها کلی نگرن باید بهشون یاد آوری کنیم
روی نیازهامون پافشاری کنیم تا جایی که با بازخورد منفی همسرمون مواجح نشیم
از مریخی ها توقع نداشته باشیم شروع کننده صحبت باشن
هنگام صحبت با آقایون از جملات کوتاه استفاده کنیم
چون مریخی ها کلی نگرن باید بهشون یاد آوری کنیم
روی نیازهامون پافشاری کنیم تا جایی که با بازخورد منفی همسرمون مواجح نشیم
زنان برای بیان احساس صحبت میکنن
آقایون برای حل مشکلات و پیدا کردن راه حل صحبت میکنن
به همین دلیل هم به خانم ها راه حل میدن
برای جلوگیری از دادن راه حل به شوهرمون بگیم چه انتظاری داریم مثلا وقتی راه حل میده بگیم حالا منو بغل نمیکنی؟ بوسم نمیکنی؟
آقایون برای حل مشکلات و پیدا کردن راه حل صحبت میکنن
به همین دلیل هم به خانم ها راه حل میدن
برای جلوگیری از دادن راه حل به شوهرمون بگیم چه انتظاری داریم مثلا وقتی راه حل میده بگیم حالا منو بغل نمیکنی؟ بوسم نمیکنی؟
ممنون مامان پارسا من امروز این تاپیک بهم معرفی شد و واقعا خیلی مفیده..
بابت توضیحت هم ممنون حتما یادم میمونه.. من 25 سالمه و زیاد سیاست های زنانه ندارم و میخوام از تجربیات همه استفاده کنم.
ممنون از همهههههههههههههه
بابت توضیحت هم ممنون حتما یادم میمونه.. من 25 سالمه و زیاد سیاست های زنانه ندارم و میخوام از تجربیات همه استفاده کنم.
ممنون از همهههههههههههههه
به نظر من محبت کردن به شوهر خیلی می تونه تاثیر داشته باشه تو بهتر شدن رابطه و همینطور زبون شیرین که خیلی بهش اشاره شده تو این تاپیک
من که خودم به شخصه با این که اینو میدونم ولی گاهی اوقات خیلی انجام دادنش برام سخته..
بعضی وقتام اصلا نمی دونم چطوری باید محبتمو نشون بدم ..بلد نیستم
من هنوز عقدم ولی واقعا درست زندگی کردن و داشتن رابطه خوب واقعا سخته :(
من که خودم به شخصه با این که اینو میدونم ولی گاهی اوقات خیلی انجام دادنش برام سخته..
بعضی وقتام اصلا نمی دونم چطوری باید محبتمو نشون بدم ..بلد نیستم
من هنوز عقدم ولی واقعا درست زندگی کردن و داشتن رابطه خوب واقعا سخته :(
بچه ها من تازگی ها همش احساس تنهایی می کنم دلم می خواهد بایکی حرف بزنم بعد میرم پای تلفن به دوستان یا اقوام زنگ می زنم اما میدانید اونا هم گرفتارن به هر حال و یه جوری رفتار می کنند که به نظر میادوقت ندارن با من حرف بزنن منم که تازگی ها نمیدانم چرا این طوری شدم همش ناراحت میشوم و به نظرم میاد مزاحم ادم ها می شوم اما به خدا انقدر احساس تنهایی دارم
بچه ها ببخشیدمیدانم که این تاپیک موضوعش چیز د یگه ای هست اما خیلی دلم گرفته بود میخواستم باهاتون حرف بزنم
کسی هست؟
مرسی که حوصله میکنید و به خوبی مینویسین
.
من واقعا دوست دارم خیلی هاشو احرا کنم اما موقع عپل که میرسه انقدر عصبانیم و اعصابم داغونه که یادم میره .و بعد که آروم میشم میگم ای وای آخه چرا اینو گفتم یا اینجوری نکردم
.
من واقعا دوست دارم خیلی هاشو احرا کنم اما موقع عپل که میرسه انقدر عصبانیم و اعصابم داغونه که یادم میره .و بعد که آروم میشم میگم ای وای آخه چرا اینو گفتم یا اینجوری نکردم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز