باداداشم و زنش اومدیم مشهد بعد از اول غرغر ودعوا داشت با داداشم با اینکه خودش اصرار که بیابریم مشهد بعد مامانمم اونجا مونده که ازدواج کنه و امشب برای مهریش حرف بزنن منم امروز باید برمیگشتم اینامیخاستن بمونن گفتن بمون گفتم قرار بوده جمعه برگردیم واینکه هروقت مثلا ۱روز بیشتر میموندم شوهرم غر غر میکرد و اذیتم میکرد ک تومیری میمونی نمیای منم واسه اینکه تنش ایجاد نشه بین منو شوهرم گفتم من با اتبوس میام اونم گف هرجور میخای منم گفتم میام ک وقتی رفتم اذیتم نکنه چون همیشه اذیت میکرد الان زنگ زده چزا بااتبوس میای هروقت رفتی مشهد یا دیر امدی یا بااتبوس وحق نداری دیگه بری نمیتونمم بگم به مشکل خوردم باخانوادم و زنداداشم بگم ک دعوا میکردن ومزاحم بودم وقضیه ازدواج مامانم نمیدونم بهش چی بگم الان پشیمونم ک دارم بااتبوس میرم بادوتا بچه کوچیک البته ابجی دیگم همراهمه...
میگم اومدم مشهد ک جمعه برگردم بعد داداشم اینا میخان واسه ازدواج مادرم بمونن اونم ازدواجی که زن دوم د ...
کار بسیار درستی کردی
الان میخوای چ دروغی سر هم کنی وبه شوهرت چی بگی که زود برگشتی
مثلا بگی مریض شدم؟؟
حالم خوب نبود یا چی؟
شروع رژیم 8 مهر 1403...وزن اولیه 75....قد 160...از خدای مهربونم میخوام توی این راه کمکم کنه که مهر سال دیگه امضامو به روز کنم وبنویسم به وزن ایده آلم رسیدم...آاااامیــــــن🙏🏻🙏🏻🙏🏻
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
کار بسیار درستی کردیالان میخوای چ دروغی سر هم کنی وبه شوهرت چی بگی که زود برگشتیمثلا بگی مریض شدم؟؟ ...
داداشمم واسه شرکت توی بورس واینا امروز کلاس مشاوره رفتن بگم اونا میخان برن توی بورس ممکنه بیشتر باشن میدونه میخاد ازدواج کنه و میخان امشب حرف بزنن ولی نمیدونه زن دوم داره میشه
نه بو برده بحث کردم ولی نمیدونه واسه چی موندم چی بگم
خب پس از ازدواج مادرت فقط چیزی نگی
نهایتش میتونی بگی با زن برادرت بحثتون شده و هرچقدر داداشت اصرار کرده نموندی
والبته که تا عمر داری هی اینو سرکوفت میکه تو سرت
شروع رژیم 8 مهر 1403...وزن اولیه 75....قد 160...از خدای مهربونم میخوام توی این راه کمکم کنه که مهر سال دیگه امضامو به روز کنم وبنویسم به وزن ایده آلم رسیدم...آاااامیــــــن🙏🏻🙏🏻🙏🏻
واسه همین میترسم منم بازنداداشم دوس بودیم میدونه مادرم میخاد ازدواج کنه ولی نه زن دوم
اینم عاقبت دوستی با زن داداش
داداشم. میخواد زن بگیره
تا من باشم باهاش رسمی برخورد کنم
شروع رژیم 8 مهر 1403...وزن اولیه 75....قد 160...از خدای مهربونم میخوام توی این راه کمکم کنه که مهر سال دیگه امضامو به روز کنم وبنویسم به وزن ایده آلم رسیدم...آاااامیــــــن🙏🏻🙏🏻🙏🏻