آریان . کارآموز تعمیر خودرو که تو کارگاه با دختره آشنا میشه. آدرین . یه سوارکاری که راهشو گم میکنه تو جنگل تاریک . صبح که میشه دختره فک میکنه پسره مرده میره که ببینه... و خلاصه آشنا میشن
رادوین . برادر زاده ملوان تو کشتی با دختره آشنا میشه.
رادین. تو گل فروشی با دختره آشنا میشه.
کسری . تو داروخونه هنگام خرید کاندوم با دختره آشنا میشه.
آرتا . پسر صاحبخانه که موقع متراژ کردن خونه برای گرفتن سند خونه اونجا بوده و قراره خونه رو بزنن به نامش.
تیام. با پدر دختره دعواش میشه دختره میاد که اینا رو از هم جدا کنه آشنا میشن.
لیام . تو فرودگاه داره از آلمان برمیگرده و دختره هم رفته استقبال دوستش که از آمریکا برمیگرده یهو همدیگرو میبینن.
کارن. دختره میاد به یه گربه کور غذا میده که پسره از راه میرسه و... آشنا میشن.
رایان. رفته به مادربزرگ پیرش کمک کنه که دخترره به همسایگی اون پیرزنه نقل مکان میکنه و موقع اسباب کشی پسره میبینتش.
کیان. همکلاسی زبان فرانسه
ببین من تو عمرم رو هم دو سه تا رمان بیشتر نخوندم اونم عاشقانه نبوده. نمیدونم ایده خاصی ندارم.