روحش شاد
من لحظاتی که بهش شوک میدادن هم اونجا بودم حتی یه تکون کوچیک هم نخورد خیلی خسته بود بمیرم براش
چشم تو چشمم رفت💔
ولی من خدامو شکر میکنم که تاآخرین لحظه اش کنارش بودم وگرنه یک عمر حسرت میخوردم
خدارحمت کنه
خدابهتون صبربده
فقط اسی به خاطر پاهاشون وبوسیدی غسل کردی؟؟به خاطرلمس مرده
بابای من سرطان داشت تولد ۵۱ سالگیش رفت تو کما منم رفتم دیدمش پاهاشو بوسیدم💔
اونجا اوج کرونا دلتا بود تو صورتش دست کشیدم ریشای بلندشو بوسیدم دستای زحمتکشو
اونشب داداشم زنگ زد که بابا رفت 😭😭😭۳ ساله دارم میسوزم
بابای منم سرطان داشت ۴۸ سالش بود داداشام و مامانم به نوبت پادارش بودن
نوبت داداش سومیم بود که پادار بابام باشه صبح خیلی زود زنگ درو زدن مامانم گفت یا فاطمه ی زهرا کیه اول صبح؟ آیفون زدیم همه جلو در هال وایسادیم ور که باز شد داداشم جلو درِ حیاط زانو زد
دیگه همه فهمیدیم...
روح همه ی رفتگان شاد
چقدر گریه کردم با تاپیکت و کامنتا . خدا به قلب همتون صبر بده . چاره ای جز صبوری برای این درد نیست. همه ما داغ عزیز دیدیم تو زندگی یا دیر و زود قراره ببینیم. خدا به هممون کمک کنه که بتونیم تاب بیاریم این درد رو
بابای من جمعه زنگ زد دخترم جلوی بیمارستانم گوش هام درد میکنه بیا منو ببر دکتر...رفتم براش غذا خریدم تو ماشین خورد ..بردیمش دکتر دارو داد...برش گردوندیم..شب دوباره رفته بودن بیمارستان شهرمون براش تشخیص سرطان داده بودن
من خودم بودم کتارش رفتم بیدارش کنم صداش زدم بیدار نشد ایست قلبی کرده بود مشکلی هم نداشت دستاشو گرفتم سرد بود 💔💔
زنگ زدن به شوهرم اونم پیشم بود فهمیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
28 ثانیه پیش
32 ثانیه پیش
33 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز